هنوز یک هفته تا موعدم مونده بود اما یه حسی بهم گفت بی بی چک بزن هر چی خواستم صبر کنم نشد ک نشد آخرش دل و زدم به دریا و زدم ?
احساس کردم یه هاله خیلی کمرنگ افتاده اما میگفتن ممکنه خط تبخیر بی بی چک باشه انقد کمرنگ بود تو عکس هم مشخص نمیشد اصلا خلاصه ک بهش اعتباری نبود
یکی دو روز طاقت اوردم باز بی بی چک زدم (وایی با چه اوضاعی رفتم بی بی چک خریدما اولش بیخیال بودم یهویی به دلم خورد برم بی بی چک بخرم بزنم من همیشه با شوهرم میرم بیرون بدون اجازه شوهرم هیچ جا نمیرم اما میخواستم برم بی بی چک بخرم جوری ک شوهرم نفهمه و متوجه نشه اون روز شوهرم سر کار نبود و شهرمون هم خیلی کوچیک بود گفتم ممکنه منم ببینه برم بیرون??خلاصه چادر پوشیدم ماسک زدم حجاب گرفتم گفتم اگه یهو از کنارم رد شد منو نشناسه وای رفتم بی بی چک خریدم اومدم سر خیابون ک تاکسی بگیرم برم خونه یهویی دیدیم شوهرم از بغلم رد شد?همچین استرس گرفتم ک کم مونده بود همونجا غش کنم گفتم اولین باره بدون اینکه بهش بگم اومدم بیرون اگه یهو ببینتم معلوم نیست چی بگه البته شوهرم آدم خوبیه فقط رو بیرون رفتن حساسه حتما باید بهش بگم ک میخوام برم بیرون. خلاصه من سریع تاکسی گرفتم اومدم خونه دستام هنوز داشت میلرزید از استرس شوهرم??قبل اینکه لباسامو عوض کنم فورا بی بی چک زدم)) دیدم فورا خط انداخت هنوز تو شوک دیدن شوهرم مونده بودم ک یه شوک جدید وارد شد??دستام از استرس میلرزید نمیتونستم بی بی چک رو بلند کنم نگاهش کنم ولی خیلی حس خوبی بود خیلی باورم نمیشد مامان شده باشم??
البته من قبلا سقط داشتم? ولی مطمئن بودم این یکی رو دیگه سالم حتما بغل میکنم??
1399/06/28 17:23