اکیپ مادران بهمن

2 عضو

پاسخ به

ولی دل گیره یکی بیاد جا مامانت به خونه و وسایل مامانت دست بزنه انگار دل ادم پاره میشه

خوب چکار میشه کرد معصوم
مامانم چجوری تحمل میکنه جهاز خواهرم همونجوری موند ب یکی دیگع"

1399/09/28 23:09

پاسخ به

خوب چکار میشه کرد معصوم مامانم چجوری تحمل میکنه جهاز خواهرم همونجوری موند ب یکی دیگع"

وای قربون دلش اون جیگرش خونه فقط دم نمیزنه

1399/09/28 23:09

انقدر بهم ریختم جلوشون چیزی نگفتم اومدم اتاق گفتم خستم خابم میاد گریه دارم میکنم

1399/09/28 23:10

پاسخ به

انقدر بهم ریختم جلوشون چیزی نگفتم اومدم اتاق گفتم خستم خابم میاد گریه دارم میکنم

دیونه نشو

1399/09/28 23:11

بابات هم گناه داره طفلی

1399/09/28 23:11

اخه مامانم یک مامان معمولی نبود باورکن ازجونش مال همه ماهامایه گزاشت

1399/09/28 23:11

داداش بزرگم به دنیا میگفت بدو روزای اخرته میای اینجا

1399/09/28 23:12

انقدر دلم گرفت که نگو

1399/09/28 23:12

پاسخ به

اخه مامانم یک مامان معمولی نبود باورکن ازجونش مال همه ماهامایه گزاشت

همه ی مامانا اونطورین ولی چاره نیس

1399/09/28 23:13

چمدونم والا

1399/09/28 23:14

معصوم خاله ی منم زن دومه خودش بچه نداره نوه های شوهرشو انقدر خوب نگه میداره دختر خونده هاش هرسال برا خاله ام تولد میگیرن ک نگو ی دخترش اکثر کشورهارا رفته گشته هرجا میره برا خال ام کلی کادو میاره اونجوری نگو"

1399/09/28 23:14

ولی این دنیا به هیچی نمیارزه

1399/09/28 23:15

پاسخ به

ولی این دنیا به هیچی نمیارزه

دقیقا

1399/09/28 23:15

ان شالله هیچ دختری بی مادرنشه خیلی سخته

1399/09/28 23:15

وای دنیام یک ساعت خابید پاشد حالا خداعالم کی بخابه

1399/09/28 23:16

الهی امین ولی از جنبه مثبتش ببینه ک دیگه یکی است ب بابات برسه

1399/09/28 23:17

پاسخ به

وای دنیام یک ساعت خابید پاشد حالا خداعالم کی بخابه

ویانا ظهرو نخوابیده الان کنار باباش دراز کشیده داره باخودش حرف میزنه

1399/09/28 23:17

پاسخ به

ویانا ظهرو نخوابیده الان کنار باباش دراز کشیده داره باخودش حرف میزنه

اینم طهر نخابید دیشبم ساعت دو ونیم خابیدع

1399/09/28 23:17

با پسر ابجیم بازی میکرد

1399/09/28 23:17

پاسخ به

اینم طهر نخابید دیشبم ساعت دو ونیم خابیدع

وای

1399/09/28 23:18

ویدا میگم

1399/09/28 23:18

پاسخ به

با پسر ابجیم بازی میکرد

خوش بخالش

1399/09/28 23:18

امشب بابام و داداشام میگفتن سکه هی میادپایین

1399/09/28 23:18

بمن میگفتن بفروش تا ازاین پایینتر نیومده

1399/09/28 23:19

پاسخ به

امشب بابام و داداشام میگفتن سکه هی میادپایین

ن بابا

1399/09/28 23:19