😎مامانای لاکچری 😎

128 عضو

اتفاقا چون شوهرمو‌خیییلی دوست داره میخواستم عکس العملش رو ببینم

1399/07/08 11:40

ولی بهشون گفتم من زایمان کردم میرم‌خونهی مامانم‌تشریف بیارید اونجا

1399/07/08 11:41

من رفتم خونه خودم

1399/07/08 11:41

ن من نمیتونم برم‌خونه ی خودم اسانسور خراب شده اهالی هم‌پول نمیدن طبقه 3 هستیم

1399/07/08 11:41

تمام وسایل پسرمو‌اوردم خونه ی مامانم

1399/07/08 11:42

ما هم طبقه 4 بودیم بدون آسانسور پله رفتم

1399/07/08 11:42

ولی الان که همکفیم

1399/07/08 11:42

پاسخ به

ما هم طبقه 4 بودیم بدون آسانسور پله رفتم

سزارین؟

1399/07/08 11:42

نه طبیعی ولی کلی بخیه خورده بودم

1399/07/08 11:42

خوبه جرات کردی بری من نمیرم

1399/07/08 11:42

میترسم بخیه هام باز بشه

1399/07/08 11:42

خیلی هم‌خوش شانسیم

1399/07/08 11:43

واسه من باز شد کلی عفونت گرفتم اسیر شدم

1399/07/08 11:43

سر این که خانواده شوهرم شر درست نکنن رفتم خونه خودم کاش نمیرفتم چون بازم شر درست کردن

1399/07/08 11:43

بزار هرکی دوست داره حرف بزنه مهم نباشه برات

1399/07/08 11:45

من ی خواهر شوهر دارم همینجوریه ی مدت کم محلی کردم بهش ادم شد

1399/07/08 11:46

اصلا اعصاب جنگ ندارم

1399/07/08 11:46

واسه من همشون همینن

1399/07/08 11:46

منم نجگیدم فقط بی محلی

1399/07/08 11:46

نه بی محلی جواب نمیداد چون هرروز زنگ میزدن واسه شوهرم فیلم بازی میکردن

1399/07/08 11:46

همشون

1399/07/08 11:46

حتی پدرشوهرم

1399/07/08 11:46

اوه چ بد

1399/07/08 11:47

ن برای ما فقط همین ی نفر نخاله س

1399/07/08 11:47

بقیه شون اصلا کاری ندارن

1399/07/08 11:47