پاسخ به

تمامم تقصیرشوهرمه خیلی بی فکره وبیخیاله همش میگه میخریم میخریم

شوهر منم میگفت میخریم حالا وقت هست ولی من هروقت میرفتم شمال یراست میبردمش سیسمونی فروشی?

پاسخ به

لیمو آخرش ب تلخی میزنه

من دوسش دارم
وای دلستر انبه

پاسخ به

مدیر گروه بخش هوشبری هیات علمی اونجا برای علوم آزمایشگاهی ها هم گاها درس میگیره

نام و فامیل نداره بنده خدا
دکتر ذولحواریه مَرده ک مدیرگروه هوشبری بود اونموقع ???

پاسخ به

توهمه منم گاهی همین حسو دارم دستشویی مو فک میکنم کیسه ابمه

افربن دقیقا

ولی ببین انداره 1پارچ ادرار داشتم
انفد ترسیدم?
بعد یهو یادم اومد ک ادرار میشه کنترل کرد نیاد اما کیسه رو نمیشه کنترل کرد
امتحان کردم
دیدم میتونم نگه دارم ادرار رو


ولی 1نیمچه سکته رو زدما??

دوم آقام میره بیارتش

ب همسرم میگفتم کاش 1قسمت بارداری این بود ک اراده میکردی غذات حاصر بود خونت مرتب بود
با 1بشکن زدن?????

پاسخ به

انشاالله عزیزم

صبح خواب میدیدم رفتم زایمان کنم همسرمم اومده. بچع دنیا اومد چ سفید و خوشگل با چشمای تیله ایه آبی
گریه نمیکرد ب دکتره گفتم چرا ساکته گریه نمیکنه خوبه بچم.؟
میگف اره تو کیسه اشه ک هنو گریه نکرده ??

پاسخ به

من اصلا پیاده روی و ورزش نکردم?طوری نیست:؟

چرا نیس خب پیاده روی کن دیگه

سز الان نمیکنن مگر اینکه بری خصوصی 10تومن خرج کنی

پاسخ به

دکترت تاریخ دقیق نزد برات؟

سونوی وزن ک رفتم15 خرداد زد باز باید تو38هفتگی ی سونوی دیگه برم اونجا مشخص میشه تاریخ قطعی رو میگه

عکس بچمم سعیم هس نذارم و محدود

شاید یکی چشم انتظاره دلش گرفته، ممکنه بیشتر اذیت بشه

بجاش1پیج به اسم پسرم براش ساختم تموم اتفاقا و روزایی اول بارداری مثلا وقتی فهمیدم باردارم عکس بی بی چک و یا مثلا تاریخی ک ب همسرم گفتم و....
اینا رو میذارم
پیج هم کلا شخصی فقط خودم و همسرم داریمش
. فقط برا به یادگار موندن رخدادایی ک هست، پیجش و زدم

بعدا هم آن شاالله عکسای خودش

مثلا اولین بار ک نشست یا راه رفت و دندون در اورد و... ....

پاسخ به

من خانواده شوهرم هم تو این فازا نیستن خانواده خودم ...

منکه نزدیک خانوادم نیستم
اونام کسی نیستن ک بخوان عکس بچه منو مدام بذارن

خانواده همسرمم مث خودم هستن اصلا از خودشون و بچاشون عکس تو پیج ندارن

پاسخ به

یادم نمیاد چرا چن هفته بود؟

یادم نیست
انقباض ها و درداش شروع شده بود

پاسخ به

بابا این مریم سادات گفت کیسه اب رو نمیشه نگه داشت وقتی بریزه جیش رو میشه

هی سفت و شُلش میکنی بدبختووو???

بابا من ب قدری ادرارم زیاد بودک ترس کیسه رو برداشته بودم??

پاسخ به

ازمایش علمی یادم دادی دیگه

ولی خب درسته
اونو میشه اینو نمیشه کنترل کرد

ولی دیگه حساس نشو
مثانت و نابود میکنی هی سغت و شلش میکنی

سارا توچی میکنی؟

سارا فک کنم چون بعد ماه رمضان باز شوهر طفلکش غذا رو ب عهده میگیره
برا همین الان نالانه ک رمضان تموم بشههه?

من به شوهرم پیشنهاد دادم امشب اذان شب رو که گفتن (به خاطر فطریه قبل از اذان نریم) بعدش سریع افطار بریم خونه مامانم

پاسخ به

چرا من هنوز فکر میکنم پسرای دهه هفتاد خیلی کوچیکن?

کوچیکن به خدا
دلم واسه شوهرم میسوزه انقد انرژی میذاره واسه زندگی
اون وقت بیشتر هم سن و سالاش دنبال عشق و حالن

پاسخ به

من پزسیدم گفتن ربطی نداره بگس کجا افطار کردی فطریت بیوفته اونجا چون شما ک نون خور اون خانه نیسین ک د...

اره این حکم رو می دونم اما از قدیم اینجوری چون جا افتاده نمی خوایم اذان جایی باشیم

نسیم وارد میشود?

پاسخ به

شروع ثبت نام در ناله کنی در مورد: تکرر ادرار

وای انقد میرم دیگه جونم نمی گیره برم?

پاسخ به

فک کنم بارداری اول چون ی تجربه جدیده کلا آسون میگذره

نه بستگی به بدن و ویتامینا داره

پاسخ به

ممنونم از همتون اخه وقتی درد داری سخته ک جیغ نکشی اخراش رو میگم تازه باید هی زور بزنی نفس میخاد کلا

اخراش فقط زور میخواد دیگه...من ب ماما گفتم زور نمی‌زنم بعد دیگه خودش با دستاش از زیر دنده هام فشار داد آنقدر درد داشت گفتم دستتو بردار خودم زور میزنم???

منم قبل حاملگی عاشق دختربودم
تمام تلاشمونو کردیم دختربشه
ولی الان پسرو بادختر عوض نمیکنم