پاسخ به

??تولد شوهر دوستم بود کیکشو همونجوری برداشتیم رفتین خیابون خوردیم

آخیییی?? چ خاطره شده شب تولدش

پاسخ به

برا سحری بزار افطار ی چیز دیگه. من افطار برنج نمی‌خورم اصلا

اره فکرخوبی والا نمیدونم ببینم مادرشوهرم چی میگه
چون بااون اشپزی میکنم دختراش نیستن یه ماه خونه خالشونن

پاسخ به

یه ذره دیگ ادامه داشت زلزله حتما جیغ میزدم چون تنهابودم?

وااای تنهایی دیگ بدتر??

آره خیلی. حیف فقط با اونا دیگه قهریم حخ

پاسخ به

اره وقتی حس کنی باید بخونی. قبول باشه

قبول حق عزیزم ❤

پاسخ به

آره خیلی. حیف فقط با اونا دیگه قهریم حخ

?

پاسخ به

قبول حق عزیزم ❤

??

پاسخ به

اره فکرخوبی والا نمیدونم ببینم مادرشوهرم چی میگه چون بااون اشپزی میکنم دختراش نیستن یه ماه خونه خالش...

وای پس راحتی

پاسخ به

آخیییی?? چ خاطره شده شب تولدش

دقیقا?

پاسخ به

وااای تنهایی دیگ بدتر??

خیلی بد بود شوهرم میگف ساختمون جوری لرزید اکثروسایلا افتادن

دلم برا مادرشوهرم میسوزه

پاسخ به

دقیقا?

??

پاسخ به

خیلی بد بود شوهرم میگف ساختمون جوری لرزید اکثروسایلا افتادن

شوهرت کجا بود مگ

پاسخ به

دلم برا مادرشوهرم میسوزه

چرا

دیروز داشت دردودل میکردفقط اشکش نیومد

پاسخ به

شوهرت کجا بود مگ

سرکارمغازه

اون سال ک کرمانشاه شدید. آمد برادرشوهرم اونحا بود.... گف همه همونجوری ریخته بودن بیرون. تاپ شلوارک و یکی شورتو

خیلی بده وافعا

پاسخ به

دلم برا مادرشوهرم میسوزه

از دست دخترا

خدا از همه دور کنه بلاهارو?

دختراش خو قهرن هروقت میره خونه خاهرش دختراش دعواش میکنن توهین میکنن فوش پدرشون میدن?

عجب بچه هایی هستن

پریشب رفتن افطاری خونه خالشون بعد پدرشوهرم بش گفته بمون پیش بچها دیدم وقتی برگشتن یه ساعت بعدش اومد مادرشوهرم گف لینقد حرف بارم کردن حالم بدشد

بش گفتم الان دورن ودورا دور میبینیشون واینجور میکنن فردا بیان اینجا هرروز دعوا هست

پاسخ به

وای بیا اینم بچه ???با هزار امید بزرگ کرده حالا بپرن بهش، بیچاره

ریدم به تکتکشون