پاسخ به خب دقیق بگو مگه چی شد سر چی حرص خوردی
مامانش صبی ک شب یلدا بود بهم گف من وقت نمیکنم برات یلدا بیارم بدظهر میارم میزارم خونتون خودتون بخورید.... من گفتم وا چرا اینجوری چرا وقت نداری .. گف برامون مهمون میاد. گفتم دعوت کردی گف ن.. فامیلا خودشون میان.. منم گفتم ن مگه میشه بی دعوت شما وقتی نباشی چجوری میخان بیان... گف ن دیگه زشته میان..... گفتم باشه..... من ساده *** پاشدم بدظهر رفتم لباس خریدم گفتم شب مهمون دارن...... حالا یدفعه شب دیدم برا پسر وسطیه تولد گرفتن و فقط عمه ک دخترش قراره نامزد این بشه آمدن....... واااای منو میگی مردمو زنده شدم.. لب ب چیزی نزدم... احرشبمم از بس حرص خوردم بردنم دکتر خواهرشوهر م ب دکتر گف از استرسه عروسیش نزدیکه.... گفتم ن آقای دکتر استرس چی... اعصابمه.. اون داغون شده???
1399/09/04 01:45