رفتم ازمایش قند

حالم خراب شد بعد خوردنش ن چیزی میدیدم ن چیزی میشنیدم

وای فک کردم چی شده حالا🤣مواظب خودت باش توخیلی ضعیف شدی

فقط خودم انداختم تریاژ

تنهارفته بودی

ن جای حساسشه بعدشه😂😂

میخواستم از اول بیام همدان بخاطره راهش دودل بودم ولی دیگه واسه زایمان مجبورم بیام

حتمن یکیو با خودت ببر

اییییییی متنفرم ازش

من دکترم پیله وره ولی نمیدونم سزاریناش چجوریه میخام پیش یکی برم که تا اخر با خودش باسم

ن مادرشوهرم بود بهش گفتم حالم بده اونم سردرنمیاره ک میگف چیکنم

خیلی باید یواش بیای راه خطرناکه هی پیاده شو راه برو انشاالله صحیح و سالم بیای برگردی

🤣😐خسته نباشه

منم اون پودر رو نصفشم نخوردم واقعا نمیدونستم اینبار واسم خیلی سخت بود

تریاژم لشش

منم نمیدونم عربزاده سزم کنه یا ن موندم سوالم ک میکنی میگن حالا زوده وایسا

داشم میمردم میگف اینجا نیس برو اونور

گفتم چشام سیاهی میره

میگف خانم برووووو

راس میگه چیکارت کنه😂😂

کثافت

من برعکس بارداری قبلیم پودرو راحت خوردم حالت تهوعم شدید گرفتم اما بالانیاوردم

حالامیمرد بگه روتخت درازبکش نیفتی

نه شوهرم جرات نداره تند بره لاک پشتی میرونه😂

دیگ باید تحمل کنی دیگ ناشتا بودی اون زهرماریم خوردی حالت خراب شد6