دورهمی 《یک زن》

1 عضو

پاسخ به

به تخمش نبود تا 2روز تو اتاق تمام سرم و دستام خونی بود قشنگ حس میکردم کجاهای سرم شکسته

واییییی

1399/07/27 23:30

من آخر هم هیچکس نفهمید یعنی خودم نگفتم که محمد کتکم زده، راستش هم بهش فرصت دادم چون معذرت خواهی کرد هم اینکه خودم خیلی واسم سخت بود خانواده ها بفهمن کت خوردم آخه زن داداش و مادر شوهر و خواهر شوهرم 100 درصد توی دلشون خوشحال میشدن

1399/07/27 23:31

شاید بچه بیاری بخاطر بچش آدم شه نمیدونم

1399/07/27 23:31

پاسخ به

واییییی

وقتی رفتم حموم بدنمو کبود دیدم اینقد گریع کردم??????

1399/07/27 23:31

منو یاد اون روزا انداختین????

1399/07/27 23:31

پاسخ به

منو یاد اون روزا انداختین????

ن عزیزم تو قوی هستی تحمل کن

1399/07/27 23:32

خدا کمکت میده

1399/07/27 23:32

پاسخ به

من آخر هم هیچکس نفهمید یعنی خودم نگفتم که محمد کتکم زده، راستش هم بهش فرصت دادم چون معذرت خواهی کرد ...

مادرش دلش خیلی برام میسوزه ولی خواهرش تو *** عروسی میشه

1399/07/27 23:32

اگه دیدی کتک میخوری برو پیش مادرت زندگی کن

1399/07/27 23:32

پاسخ به

شاید بچه بیاری بخاطر بچش آدم شه نمیدونم

شما حالا گیر دادین به بچه ولی مطمئنم این درست نمیشه

1399/07/27 23:32

پاسخ به

به تخمش نبود تا 2روز تو اتاق تمام سرم و دستام خونی بود قشنگ حس میکردم کجاهای سرم شکسته

خب بعدا که آشتی میکردین نمی‌گفت چرا انقدر بی تفاوت رفتار میکردم یا تو خودت ازش گله نمیکردی که چرا؟ حتما دوسم نداری که توی اون حال، واست مهم نبودم

1399/07/27 23:33

پاسخ به

ن عزیزم تو قوی هستی تحمل کن

من دیگه نمیخوام قوی باشم?

1399/07/27 23:33

پاسخ به

شما حالا گیر دادین به بچه ولی مطمئنم این درست نمیشه

نمیدونم اگه دیدی ک درست نشو برو پیش مادرت اونجا یه لقمه نون داری بخوری

1399/07/27 23:33

پاسخ به

خب بعدا که آشتی میکردین نمی‌گفت چرا انقدر بی تفاوت رفتار میکردم یا تو خودت ازش گله نمیکردی که چرا؟ ح...

هیچی نمیگفت

1399/07/27 23:33

پاسخ به

من دیگه نمیخوام قوی باشم?

کنار مادر و پدرت یه لقمه نون هست اگه کتک زد بدجور برو کنار پدر مادرت

1399/07/27 23:34

پاسخ به

نمیدونم اگه دیدی ک درست نشو برو پیش مادرت اونجا یه لقمه نون داری بخوری

مادرم !!!!!!!! اون که اصلا از اولشم با ازدواجم مخالف بود 2 هفته خونش بودم با اون وضعیتم هر روز سرکوفت بود

1399/07/27 23:34

درسا جون نمیخوام ناراحتت کنم قربونت ولی این رفتاراش اصلا نشونه ی خوبی نیست، آخه چرا انقدر بی رحم

1399/07/27 23:34

پاسخ به

مادرم !!!!!!!! اون که اصلا از اولشم با ازدواجم مخالف بود 2 هفته خونش بودم با اون وضعیتم هر روز سرکوف...

خب بلاخره نگهت میداره یه جایی داری کنارشون

1399/07/27 23:35

اگرم وایسی با این فردا ب بهانه نازایی دوباره جنگ و دعوا

1399/07/27 23:35

درسا علت مخالفت خانواده ات با ازدواجت چی بوده؟ شوهرت غریبه اس؟ چطور آشنا شدین

1399/07/27 23:36

اصلا نرمال نیس خدایا کمک این بنده خدا این زن ضعیف و بی گناه کن?

1399/07/27 23:37

پاسخ به

درسا علت مخالفت خانواده ات با ازدواجت چی بوده؟ شوهرت غریبه اس؟ چطور آشنا شدین

نه فامیل دور مادرمه اصلش برا وضع مالیش بود چون نه خونه داشت نه ماشین ولی مادرمم از همون اول ازش خوشش نمیومد

1399/07/27 23:37

پاسخ به

اصلا نرمال نیس خدایا کمک این بنده خدا این زن ضعیف و بی گناه کن?

من که میگم شما میگن نه برو بچه دارشو

1399/07/27 23:37

پاسخ به

من که میگم شما میگن نه برو بچه دارشو

اره با این اوضاع صلاحت نیس بهتره ی فکر اساسی بکنی

1399/07/27 23:38

من ینفرو چهارسال دوس داشتم اونم دست بزن داشت و خیانتکار بود ینی بقران هرروز با ینفر بود سعی کردم فراموش کنم

1399/07/27 23:38