افسانه من شب قبل اینکه حسین تب و لرز کنه کنارهم خوابیده بودیم و کنارهم بودیم همش
اصلا به این فکرنکن
تا میتونین مایعات گرم بخورین
ازین ببعد مواظب باشین
1399/08/01 21:42
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
نگار بیخیال ادامه ندین بابا زشته 8ماهه کنارهمیم بین صمیمی ترین رفیقا هم حرف و ناراحتی پیش میاد
من مگه کاری کردم مهسا تو ک شاهد بودی
1399/08/01 21:43
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من مگه کاری کردم مهسا تو ک شاهد بودی
من خودم موندم چرا یهو اینجوری شد والا ولی میگم ادامه ش ندین
هرچی ادامه میدین دلخوریا بیشتر میشه
بچه نیستیم ک
1399/08/01 21:45
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من خودم موندم چرا یهو اینجوری شد والا ولی میگم ادامه ش ندین هرچی ادامه میدین دلخوریا بیشتر میشه بچه ...
اخه دروغ میشنوه ادم میسوزه
1399/08/01 21:47
//= $member_avatar ?>
وسط اینهمه دردسرا و گرفتاری ک هممون داریم هرکسیم به یه نحوی
میایم چندکلمه باهم میحرفیم دلمون باز شه
چون هیچکی اندازه خودمون مارو درکمون نمیکنه
والا من اینجا حرفایی زدم ک حتی با نزدیک ترین و قدیمی ترین دوستمم نزدم
1399/08/01 21:47
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
اخه دروغ میشنوه ادم میسوزه
ولش کن دیگه
ما اینقد اتفاقای مهم تر و سخت تری تو زندگی واقعیم میفته که دیگه اینچیزایی ک تو این گروه ها اتفاق میفته پیشش هیچ
1399/08/01 21:48
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
خبرشون تازه ماي بي بي گرون كردن باز ميخوان گرون كنن
دستمال کاغذی واین چیزام قراره گرون شه
1399/08/01 21:49
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
اخه دروغ میشنوه ادم میسوزه
توخوبی... خودت اعتقاد داشته باشی که خوبی بسته?برو شاد باش
1399/08/01 21:51
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
توخوبی... خودت اعتقاد داشته باشی که خوبی بسته?برو شاد باش
من ادعایی ب خوب بودن ندارم تو جو گیری??✋✋
1399/08/01 21:53
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من ادعایی ب خوب بودن ندارم تو جو گیری??✋✋
حرفات که یه چیز دیگ میگه?
1399/08/01 21:53
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
حرفات که یه چیز دیگ میگه?
???????اینو نگی چی بگی اخه بچه جون
1399/08/01 21:54
//= $member_avatar ?>
زی زی و نگار ب حرمت هشت ماه حرفامون کوتاه بیاید بحث نکنیم
1399/08/01 21:54
//= $member_avatar ?>
حرفامون ب جایی نمیرسه
1399/08/01 21:54
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
زی زی و نگار ب حرمت هشت ماه حرفامون کوتاه بیاید بحث نکنیم
من خیلی خودمو نگه داشتم ولی انگار دلش نمیخواد
1399/08/01 21:54
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
???????اینو نگی چی بگی اخه بچه جون
تو جواب همونم نمیتونی بدی
1399/08/01 21:54
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
افسانه من شب قبل اینکه حسین تب و لرز کنه کنارهم خوابیده بودیم و کنارهم بودیم همش اصلا به این فکرنکن ...
باشه عزيزم مهسا دعا كن كرونا نباشه من كه ماسك زدم
1399/08/01 21:54
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
توخوبی... خودت اعتقاد داشته باشی که خوبی بسته?برو شاد باش
زهرا زشته بخدا
الکی دارین بزرگش میکنینا
1399/08/01 21:54
//= $member_avatar ?>
اینجا چه خبرههه
1399/08/01 21:55
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
باشه عزيزم مهسا دعا كن كرونا نباشه من كه ماسك زدم
ایشالا که کرونا نیست عزیزم
1399/08/01 21:55
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من خودم موندم چرا یهو اینجوری شد والا ولی میگم ادامه ش ندین هرچی ادامه میدین دلخوریا بیشتر میشه بچه ...
كاش يهو الان بزاد اين دعوا تموم بشه
1399/08/01 21:55
//= $member_avatar ?>
چی شده
1399/08/01 21:55
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
دستمال کاغذی واین چیزام قراره گرون شه
دهنشوووون سرويس خدا لعنتشون كنه
1399/08/01 21:55
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
زی زی و نگار ب حرمت هشت ماه حرفامون کوتاه بیاید بحث نکنیم