مغزبادوم های ۱۴۰۰

8 عضو

دکتر بهم تاریخ داده بود همون تاریخ رفتم جمعه دهم اردیبهشت

1400/02/21 22:35

رفتم بیمارستان محب کوثر قبل از اینکه واسم سوند بزارن یه شیاف گذاشتم که درد نکشم خداروشکر درد هم نکشیدم

1400/02/21 22:35

آنژیو قبل از. سوند برام گذاشتن

1400/02/21 22:36

خلاصه دکترم حدود ساعت یازده اومد منو همون یازده بردن اتاق عمل تا آمدم کنن آمپول کمرم هم بزنن و بی حسی کامل بشم ساعت شد یازده بیست دقیقه کل پرسنل اتاق عمل با دکترم هماهنگ کردم که خانم باشن

1400/02/21 22:37

خداروشکر دکتر بی حسی هم خانم بود

1400/02/21 22:37

آقا محمد. ساعت یازده سی پنج دقیقه به دنیا اومد

1400/02/21 22:38

دیگه زمان بیرون آوردن جفت شد چند تا ضربه تو دنده هام زد نمی‌دونم چرا اما فکر کنم جفت کنده بشه

1400/02/21 22:40

اصلا درد نداشت

1400/02/21 22:40

ساعت 12 چند دقیقه عملم کامل تموم شد و رفتم ریکاوری

1400/02/21 22:40

راستی قبلش محمد رو دیدم چسبوندن به صورتم بوسیدمش اما شیر نزاشتن بدم

1400/02/21 22:41

وقتی رفتم ریکاوری تختم کنار تخت محمد بود یه ماما اومد پرده های دورم رو کشید گذاشت کنارم که بهش شیر بدم

1400/02/21 22:42

بعد یه ربع بردنم بخش

1400/02/21 22:42

تنها بودم مامانم هنوز نیومده بود منم با گان زیر پتو بودم لرزم کرده بود

1400/02/21 22:43

مامانم که اومد خوشحال شدم چون کیسه آب گرمم آورده بود اما پرستارها نمیزاشتن استفاده کنیم مگه با مسولیت خودمون گفتن پارسال یه بنده خدا با کیسه آب گرم بیمارستان که فرسوده شده بود سوخته اینا هم چشمشون ترسیده بود

1400/02/21 22:44

من تمام داروهای لازم رو که باید پرستار بخش بهم میداد برده بودم مهم‌ترینش شیاف دیکلوفناک بود که بعد از اولین حس درد باید هر چهار ساعت زده بشه که درد عمل اذیت نکنه و دقیقا هم همین شد بعد از اولین برگشت حس به انگشتهای پاهام شیاف رو گذاشتم

1400/02/21 22:46

خودم گذاشتم

1400/02/21 22:46

کاری نداشت یه کوچولو مایل شدم به پهلو و شیاف گذاشتم

1400/02/21 22:46

ساعت هفت نیم بود که دردهای خفیف پریودی داشتم

1400/02/21 22:47

احساس تشنگی زیاد

1400/02/21 22:47

پرستارم اجازه خوردن یه ته استکان آب کمپوت خونگی رو داد

1400/02/21 22:47

ساعت هشت و نیم احساس دفع داشتم

1400/02/21 22:48

سریع به پرستارم گفتم اومدن سوندم رو کشیدن و با کمک پرستار تونستم پاشم اصلا اصلا سخت نبود فقط موقع گذاشتن پاهام روی زمین یکم حس سر گیجه داشتم که پرستار گفت هر وقت حالت بهتر شد بایست یعنی اون موقع که حس سرگیجه داشتم گفت کمپوت بخور که حالت جا بیاد

1400/02/21 22:49

خلاصه رفتم wc اما هیچ دفعی نداشتم دیگه بعد از اون پاشدن به ازای هر یک ساعت باید ده دقیقه راه میرفتم

1400/02/21 22:50

اصلا اذیت نشدم تا ساعت سه نیم که درد وحشتناک زیر قفسه سینه نمیزاشت اصلا نفس بکشم

1400/02/21 22:52

نفخ امونم رو بریده بود

1400/02/21 22:53