پاسخ به واای خدا چی گفته بودی مگه؟
هیچی صبح گفته بودم حالم بده از اداره اومدم نهار بخر نهار رسیدم خونه گفت شام داییم اینا میان گفتم فردا جمعه هست میگفتی فردا بیان دا نگو منم حامله ام هورمونام درگیرن خودشم عصبیم گفتم چقدر پررو هستن زنگ میزنن شام میاییم یکی هم ماشین ابمیوه ریخته بود از دستم قبل اون نمیدونستم بازه سر اون بحثمون بود اومد یخچال رو مخکم بست منم زدمش گفتم جهیزیه منو من با زحمت خریدم با هزار دردسر قسط میدم
قهر بودیم شب داییش اینا اومدن شام خوردن میوه رو وقت نکردن ایران والبیال میداد پیروز شد زدن بیرون منم عصبی شدم که سر این یه غذا ما رو انداختن جون هم بعد هم بقیه ماجرا
وای قسم خورد دیگه نزنتم تا سر این کوچولو یبار کتک خوردم ولی نیم ساعته اشتی کردیم?
1399/08/23 23:38