مادران تیرماهی

18 عضو

پاسخ به

چقد خوب

آره تو این گرونی بخام گوشت برنج درست کنم با مخلفات چهارصد تومن کمش پولش میشه

1400/12/01 13:41

پاسخ به

آره دوتامون همیشه باهم کار میکنیم ولی میگم چند نفر آدم این بچه خسته می‌کنه بعدم موقعی که خوابش میگیر...

انگار برعکس حاملگی شدیم من نمیتونستم از بارداری لذت ببرم انقد استرسو مشکل داشتم اما خدارو شکر الان بچه داری لذت بخشتره ماشالله پسرم خیلی ارومه مهمون بیاد شیر میدم بعد میدم مادرشوهرم نگه داره میتونم به کارام برسم

1400/12/01 23:12

پاسخ به

آره دوتامون همیشه باهم کار میکنیم ولی میگم چند نفر آدم این بچه خسته می‌کنه بعدم موقعی که خوابش میگیر...

انگار برعکس حاملگی شدیم من نمیتونستم از بارداری لذت ببرم انقد استرسو مشکل داشتم اما خدارو شکر الان بچه داری لذت بخشتره ماشالله پسرم خیلی ارومه مهمون بیاد شیر میدم بعد میدم مادرشوهرم نگه داره میتونم به کارام برسم

1400/12/01 23:12

من دوران بارداری سختی داشتم

1400/12/02 01:08

پاسخ به

انگار برعکس حاملگی شدیم من نمیتونستم از بارداری لذت ببرم انقد استرسو مشکل داشتم اما خدارو شکر الان ب...

خدا رو شکر .

1400/12/02 01:08

الآنم سخت تر از باردای

1400/12/02 01:08

امروز بچم خوابید ساعت شیش من کنارش بیهوش شدم .
فقط شوهرم اومده بود سریع سفره پهن کردم براش غذا بخوره من بیهوش شدم

1400/12/02 01:09

نمیتونم ی غذای خوب بپذم بخوریم

1400/12/02 01:09

?

1400/12/02 01:09

من دوران بارداری سختی داشتم

1400/12/02 01:08

پاسخ به

انگار برعکس حاملگی شدیم من نمیتونستم از بارداری لذت ببرم انقد استرسو مشکل داشتم اما خدارو شکر الان ب...

خدا رو شکر .

1400/12/02 01:08

الآنم سخت تر از باردای

1400/12/02 01:08

امروز بچم خوابید ساعت شیش من کنارش بیهوش شدم .
فقط شوهرم اومده بود سریع سفره پهن کردم براش غذا بخوره من بیهوش شدم

1400/12/02 01:09

نمیتونم ی غذای خوب بپذم بخوریم

1400/12/02 01:09

?

1400/12/02 01:09

پاسخ به

امروز بچم خوابید ساعت شیش من کنارش بیهوش شدم . فقط شوهرم اومده بود سریع سفره پهن کردم براش غذا بخوره...

سخته ولله

1400/12/02 23:19

میگذره حالا

1400/12/02 23:20

مامان بودن همینه

1400/12/02 23:20

پاسخ به

امروز بچم خوابید ساعت شیش من کنارش بیهوش شدم . فقط شوهرم اومده بود سریع سفره پهن کردم براش غذا بخوره...

سخته ولله

1400/12/02 23:19

میگذره حالا

1400/12/02 23:20

مامان بودن همینه

1400/12/02 23:20

دختر من سه روزه خیلی بی تابی میکنه

1400/12/02 23:42

همش میخواد بغلم باشه و تابش بدم

1400/12/02 23:42

از درد لثه هاش کلافه میشه

1400/12/02 23:42

مث مار به خودش میپیچه?خیلی دلم میسوزه
بچه کوچیک چرا باید اینقدر عذاب بکشه

1400/12/02 23:44