چون خیلی میترسیدم ولی گفتم بزن چون الان امادگی بیشتری دارم میگفت اخه خسته ای بزار ذهنت اروم بشه گفتم...
الهی?
1399/09/12 19:56
محیا چند ساله عروسی کردی؟
8
1399/09/12 19:56
اصلا یادم نمیره آخه شوهرم خیلی میخاست منو بغلم کرده بود میگفت دیدی به دست اوردمت
چه عشقولانه??
1399/09/12 19:57
چون خیلی میترسیدم ولی گفتم بزن چون الان امادگی بیشتری دارم میگفت اخه خسته ای بزار ذهنت اروم بشه گفتم...
واسه چی گریه
1399/09/12 19:57
اصلا یادم نمیره آخه شوهرم خیلی میخاست منو بغلم کرده بود میگفت دیدی به دست اوردمت
?مث شوهر من
1399/09/12 19:57
واسه چی گریه
دیگع گریه ام گرفت دیگه از دخترونگی در اومدم و یه حسی بود شاید از شوق
1399/09/12 19:57
همه رفتن سوار ماشین شدن ماهم کلیپ میگرفتیم
خب
1399/09/12 19:58
من چادرو کشیدم جلو شوهرمم کتشو کشید رو اونجاش?
?????
1399/09/12 19:59
منو شوهر م تو راهرو داشتیم لب می رفتیم ??
چه هول بودین
1399/09/12 19:59
چه هول بودین
آیت میگفت لب حلال?
1399/09/12 19:59
من از دفترخانه اومدیم گرفت زیرش انقد تف مالیم کرد، داشت امادم میکرد
?
1399/09/12 20:00
جذابای لعنتی❤️😍
12 عضو
