انشالله دعامیکنم خیربشه برات
قربونت انشاءالله
1399/10/06 14:56آره بخدا من خودم سر بچه اولم جون کندم بخدا نزدیک یکسال خواستیم و نشد ..همه چی دست خداست
اره الان تو خیلی خوب منو درک میکنی دیگه واقعا سخته
1399/10/06 14:57زینب باورت میشه دخترش منو خیییلی دوس داره زنمو مهسا جون بهم میگه داداششو اونروز اورد داد بغلم بزور م...
اخی عزیزم توبااین جور ادمارفت وامد نکن
1399/10/06 14:57اره الان تو خیلی خوب منو درک میکنی دیگه واقعا سخته
منم درکت میکنم منم برام پیش اومده
1399/10/06 14:57اخی عزیزم توبااین جور ادمارفت وامد نکن
اتفاقا نمیکنم تو جمع خونوادگی میبینیم همو
1399/10/06 14:57الان این اولیه ازتویادومی
دومیه
1399/10/06 14:57منم درکت میکنم منم برام پیش اومده
اره توام?
1399/10/06 14:57اتفاقا نمیکنم تو جمع خونوادگی میبینیم همو
سعی کن کمتربری
1399/10/06 14:57من اصلانمیرم زیاد
1399/10/06 14:58قبل بارداریم ک اصلانمیرفتم
1399/10/06 14:58به همسرم میگم،میگم خدایی نکرده بچه دارنشیم باید من خودمو تو خونه حبس کنم
1399/10/06 14:58اونامیان پیشم
1399/10/06 14:58زینب باورت میشه دخترش منو خیییلی دوس داره زنمو مهسا جون بهم میگه داداششو اونروز اورد داد بغلم بزور م...
وااای??
1399/10/06 14:58به همسرم میگم،میگم خدایی نکرده بچه دارنشیم باید من خودمو تو خونه حبس کنم
ن این چ حرفیخ
1399/10/06 14:58سلام
1399/10/06 14:58سعی کن کمتربری
والا نمیشه
مادربزرگ همسرم بزرگ هممونه اون جمع میکنه دونه به دونه هم زنگ میزنه اصرارم میکنه بیاین
سلام
سلام
1399/10/06 14:58سلام
سلام عزیزم
1399/10/06 14:59پیدا کردی اون زنیکرو???
1399/10/06 14:59نرگس جون تو اچ سی جی هم زدی؟
1399/10/06 14:59والا نمیشه مادربزرگ همسرم بزرگ هممونه اون جمع میکنه دونه به دونه هم زنگ میزنه اصرارم میکنه بیاین
رفتی توجه نکن خاهر
1399/10/06 15:00به همسرم میگم،میگم خدایی نکرده بچه دارنشیم باید من خودمو تو خونه حبس کنم
دیوونه ای چیزی هستی؟?
1399/10/06 15:00سلام
سلام عشخم
1399/10/06 15:00نرگس جون تو اچ سی جی هم زدی؟
نه فقط قرص
1399/10/06 15:00پیدا کردی اون زنیکرو???
تف بش افسون افسانه کی بود
1399/10/06 15:00nini.plus/khodmoniya
4 عضو
این بخش در حال طراحی می باشد