بعد تموم شدن عملیات شوهرم گفت برو ازتوپژیرایی دستمال کاغذی بیار منم رفتم تو رفتم دستمال بردم همونجا تو پیزارایی نوارم درحال افتادن بود داشتم همونجا نوارمو کنترل میردم که نوفته بعد که دستمال دادم رفتم نشستم پیش پدر شوهر بعد 20 دقیه بعد جاریم برادر شوهرازپزرایی اومدن بیرون من اصلا نگاه نکردم که کسی هست یانه ??همش خداخدا میکردم منو ندیده باشن
1399/10/10 01:19