The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

خودمونی

1 عضو

???

1399/09/09 01:18

پاسخ به

منم ده دی عروسی کردم

چ سالی

1399/09/09 01:18

پاسخ به

دردم بیاد همش 85 سالم بود??

اخیییی، نازی عزیزم

1399/09/09 01:18

منم شب عروسی پسر خالم دادم
عروس خودش پریود بود یکهفته بعد داد

1399/09/09 01:18

پاسخ به

منم شب عروسی پسر خالم دادم عروس خودش پریود بود یکهفته بعد داد

?????

1399/09/09 01:18

پاسخ به

منم شب عروسی پسر خالم دادم عروس خودش پریود بود یکهفته بعد داد

????

1399/09/09 01:19

پاسخ به

94

من 92

1399/09/09 01:19

منم 92

1399/09/09 01:19

من 09 نامزد 08 عروسی

1399/09/09 01:19

???

1399/09/09 01:19

پاسخ به

من 92

چرا فروردین دادی ؟؟؟ زودتر چرا ندادی

1399/09/09 01:19

1 اسفند 92 اسممون رفت تو شناسنامه همدیگه

1399/09/09 01:19

چه طاقتی داشتی؟؟؟

1399/09/09 01:19

همینو بگو

1399/09/09 01:20

پاسخ به

چرا فروردین دادی ؟؟؟ زودتر چرا ندادی

میترسیدم اونم دیگ عقب میکشید کلا دیگ منصرف شد تا یکی دو هفته هم جدا میخوابیدیم بعدش دیگ کم کم اومدیم روتخت با هم

1399/09/09 01:20

منکه یه شلوارک یا تاب تو خونه میپوشم میبینم دداره بلند میشه

1399/09/09 01:20

من از اول ترس نداشتم

1399/09/09 01:21

گریه میکردم اونم دیگ طاقت نمیاورد ببینه بیخیال میشد

1399/09/09 01:21

میگفتم تو منو گرفتی برا همییییین????

1399/09/09 01:21

???????????

1399/09/09 01:21

پاسخ به

من انفولانزا شدید داشتم ، شب عروسی هم کلی رقصیده بودیمو از صبح تو آتلیه و ارایشگاه و سالن و مهمانها،...

اخی
تا صبح خودخوری کرد

1399/09/09 01:22

پاسخ به

میترسیدم اونم دیگ عقب میکشید کلا دیگ منصرف شد تا یکی دو هفته هم جدا میخوابیدیم بعدش دیگ کم کم اومدیم...

ارررره از اینا بودی که میترسن، این یه بیماریه فکریه ، اسمش بلد بودماااا ، یادم رفت ، خوبه تونستی بش غلبه کنی

1399/09/09 01:22

لابد دستمال هم رسم دارید

1399/09/09 01:26

پاسخ به

من بعد عملیات رنگم بریده بود ، زنگ زدن که برا صبحانه بریم خونه مادرشوهرم چون مهمانا اونجا بودن، وااا...

من دلم درد میکرد????

1399/09/09 01:26

علما و فقها یچیزی از دستتون در رفته ازم بپرسید؟

1399/09/09 01:26