?

پدر شوهرم اول میخواست کابینتای پایینو بده ما این سمت بزاریم تکمیل بشه الان زده زیرش میگهرخودتون کابینت کنید

شوهرمم میگه خونه من نیست نمیکنم

گفتم پس بریم خونه خودمون

تو از یه ور میگی تا اخر اینجاییم از یه سمت میگی خونه من نیست

این طوری بریم خونه خودنمون هم دوخواب داره هم کابینتم بکنم نمیگیرمال یکی دیگست

والله خواهرشوهرم خونه داره تو خونه من نشسته

من چرا اذیت بشم

هرروزم زنگ میزنه یه چیزی میخواد

اونجا حداقل طبقه اول از این قوم الظالمین دورم

میگه دو سه سال وایستا

زیر بار نرفتم فعلا

حالارجالبه جا نداره میفته زیر بارون خراب میشه ولی از لج من نمیده

وای منم درگیر پولم????همش غر میزنم با شوهرمم قهرم?

پول چرا

اخه درد من اینه داره میتونه نمیکنه بیشتر حرصم میگیره نداشت میگفتم نداره

شماها از خونواده شوهر میکشید

من از خاهر و مادر خودم

عین خاهرشوهر مادرشوهر میمونن برام

من مادرم دست کم نداره معصومه ولی دورم

خوشبحالت

حداقل بغل گوشم نیست

بعضی وقتا شیطون گولم میزنه ک پاشیم بریم تهران دوباره

بعد میگم اونا با اینا هیچ فرقی ندارن

مگر بری یه شهر دیگه نه اینا باشن نه اونا مثلا شمال?