قربونت منم خوبم

وای به خدا داره از گرما حالم بد میشه هی پکیج و کم می کنم پنجره باز می کنم آخرش خودم و مریض می کنم

فعلا یه سری چیزها نگرفتم برای خودم شیردوش هم نگرفتم اون روز گفتم هر وقت لازمم شدن بگیرم

ی دایره کوچیک

زهرا جون .مامان الین عزیزم. سمیه جون. سحر جون. مائده جون . مامان سی و سه هفته .یک دنیا ممنونم ازتون سلامت باشید🌺🌺🌺

فدات انشاءاللہ ارہ شاید بساز نساز داشتہ باشہ

عزیزم بعضی وقت ها محکم بعضی وقتا نه عادیه بعضی وقت ها حالت نبض که فک کنم سکسکه شه

مائده من امروز از خواب بیدار شدم الکی الکی تب و لرز کردم و بدن درد شدید گرفتم جوری شد ک زنگ زدم شوهرم بیاد گفتم الان میمیرم،رفتم بیمارستان یه امپول مسکن و یدونه بتامتازون زدن خوب شدم.توم برو دکتر

سلام ، بچه ها برای بیمارستان چه سایزی پوشک گرفتین ؟

مرسی بچه ها پس همون یک خوبه گفتم نکنه بزرگ باشه

چقدر میگیره زایمان رو

دوستم ماه پیش زایمان کرد.واسش دلیل زده بود سزارین دوم

بریم بخوابیم بلکه بچه ام خوابید

من اون شب بیمارستان امام خمینی بودم اونا جیغ میزدن من وحشت میکردم

شماره تماس 35710

این دوتا سونو آخر و شوهرم نزاشتن مرخصی بگیره بیاد میگه این آخری و میام 😂

ولی منم دقیق نمی دونم چی نوشته

با آمپول میدم میریزم رو سینم

اره زودم نوبت میدن

خیلی ازت ادرار میره یا کم

میگم مائده ، کریمی تو سیستم نزده برامون آزاد درمیان سونوها

ماشالا جوونی منم برعکس کن سنت همونم
23🙂

خیلی گشنگہ بہ سلامتی😍

متن بالا رو دوباره خوندم 😂 فکر کردم بچه قبلی رو اشتباه خوندم

من تازه فکر خودم افتادم دیروز یه لباس برای شیردهی سفارش دادم امروز هم گفتم برم بیرون ببینم چیا دیگه لازم دارم بگیرم