پاسخ به نمیدونم خیلی زشته ولی ماهم زن داداش داشتیم گاهی به خدا یواشکی کادو میدادن
داداشم منو میبرد بازار،بهترین مغازه، میگفت کدوم لباس قشنگه
بهش میگفتم، همونو میخرید واسه خانومش
هر بار ک میرفت تبریز، کار من این بود ک برم انتخاب کنم اونم بخره واسه خانومش
یه بارم نگفتم واسه چی مگه من بیکارم بیام
1399/12/25 15:40