خودمونی ها

6 عضو

پاسخ به

ب پهلو چپ بخواب

به پهلوراست خوابیدم ولی یه کم مثل ضربان توپهلوچپ احساس کردم

1399/10/15 14:29

پاسخ به

نه چون یهوپاشدم میترسم

ن عزیزم خدا نکنه چرا فاز منفی میدی

1399/10/15 14:29

پاسخ به

ن عزیزم خدا نکنه چرا فاز منفی میدی

خیلی ترسیدم

1399/10/15 14:29

با یبار یهو بلند شدن چیزی نمیشه ازین ب بعد یچیو بگیر بلند شو

1399/10/15 14:29

پاسخ به

به پهلوراست خوابیدم ولی یه کم مثل ضربان توپهلوچپ احساس کردم

خب خداروشکر

1399/10/15 14:29

برا مامان نی نی خیلی ناراحت شدم پیاماشو خوندم سر درد گرفتم?خدا ب دلش صبر بده

1399/10/15 14:30

پاسخ به

با یبار یهو بلند شدن چیزی نمیشه ازین ب بعد یچیو بگیر بلند شو

باشه ممنون

1399/10/15 14:31

پاسخ به

برا مامان نی نی خیلی ناراحت شدم پیاماشو خوندم سر درد گرفتم?خدا ب دلش صبر بده

آره واقعاخداصبربهش بده مشکلش چی بوده؟

1399/10/15 14:31

پاسخ به

آره واقعاخداصبربهش بده مشکلش چی بوده؟

نمیدونم والا خودش ک میگه هیچی نبود

1399/10/15 14:32

پاسخ به

نمیدونم والا خودش ک میگه هیچی نبود

ایست قلبی کرده بچه

1399/10/15 14:33

سونوی چی رفته بوده؟

1399/10/15 14:33

پاسخ به

ایست قلبی کرده بچه

???

1399/10/15 14:33

خبر ندارم

1399/10/15 14:33

اره دیگه اینجوری میشه ایست قلبی ولی تاحالامن هرچی شنیدم واسه قبل ازسه ماه بوده

1399/10/15 14:35

انشاالله دوباره دامنش سبز شه

1399/10/15 14:37

پاسخ به

انشاالله دوباره دامنش سبز شه

انشاالله

1399/10/15 14:37

بچها کی تو هفته منه یکم کار میکنه یا راه میره نفسش میگیره

1399/10/15 14:37

پاسخ به

بچها کی تو هفته منه یکم کار میکنه یا راه میره نفسش میگیره

چندهفته بودی؟

1399/10/15 14:38

پاسخ به

چندهفته بودی؟

18

1399/10/15 14:38

پاسخ به

18

من الان یه کم راه میرم نفس کم میارم هنوز13هفته 3هستم

1399/10/15 14:39

امروز داشتم برنج میشستم ی لحظه همچین چشام سیاهی رفت بدنم داغ شده بود نمیتونستم نفس بکشم انگار یکی داشت بدنمو سوزن سوزن میزد

1399/10/15 14:40

پاسخ به

امروز داشتم برنج میشستم ی لحظه همچین چشام سیاهی رفت بدنم داغ شده بود نمیتونستم نفس بکشم انگار یکی دا...

فشارت افتاده منم بیشتراوقات اینجورم

1399/10/15 14:41

اومدم یکم دراز کشیدم در خونه رو باز گذاشتم تا یکم باد خورد بهم حالم اومد سرجاش

1399/10/15 14:41

پاسخ به

اومدم یکم دراز کشیدم در خونه رو باز گذاشتم تا یکم باد خورد بهم حالم اومد سرجاش

من تقریبا پارسال چیزی نخورده بودم رفتم همراه مامانم دکترهمینجوری شدم خیلی حالت بدیه توبارداریم که بیشتراوقات اینجوریم

1399/10/15 14:42

اره اینقد ترسیده بودم

1399/10/15 14:43