سزارینی ها

196 عضو

پاسخ به

انشالله میری تجربه مکنی من الان هرچقدم بگم باز اون حسو نمیشه با کلمات نشون داد واقعا ی حس ناب هستش ?...

درسته نه که قبلی بیهوش بودم نمیتونم درک کنم?
نه ک بیهوش بودم فکر میکردم خیلی عملم طول کشیده
ولی اینجوری که شما میگید یه ربعه?

1402/02/20 21:21

پاسخ به

مرسی از راهنماییت عزیزم ببینم منم به ترسم غلبه میکنم من میترسم مثلا تیغ زدنشونو متوجه بشم یا چیزی بگ...

اصلا متوجه نمیشی خیالت راحت راحت?

1402/02/20 21:32

پاسخ به

اره بابا من اورڗانسی بودم ولی درکل ی بچه رو در میارن بعد دکتر میدوزه میره دیگ خیلی طول بکشه یک ساعت ...

وای چه قشنگ تعریف میکنی آدم دلش ضعف میره???
یعنی هیچ حالت خواب آلودگی نداشتی تا آخرش؟؟

1402/02/20 23:04

پاسخ به

اصلا متوجه نمیشی خیالت راحت راحت?

مرسی چقد انرژی مثبت? خدا خیرتون بده من هر روز به فکرشم از استرسم کم شد

1402/02/20 23:05

پاسخ به

وای چه قشنگ تعریف میکنی آدم دلش ضعف میره??? یعنی هیچ حالت خواب آلودگی نداشتی تا آخرش؟؟

اصلاا من نگران بچه بودم منی ک مثل چی از عمل و دکتر امپول میترسم انقدر شجاع شدم جیغ میزدم بچمو نجات بدین خفه نشه و فلان ???بچه بریچ بود خیلی نگرانش بودم کل عمل شاید سخت بوده اما همش ب خودم مگفتم تحمل کن تحمل کن سعی مکردم ب چیزای خوب فکر کنم اخه همراه هم نداشتم خانوادم شهرستان بودن اون شب شوهرم فقط بود

1402/02/21 09:20

در کل خودت باید قوی باشییی بخاطر نی نی بهت قول میدم میای مگی مثل اب خوردن بود انشالله همه چی برات ب عالی ترین شکل اتفاق بی افته

1402/02/21 09:22

هر چیزی ی سختیایی داره ی زحمتایی داره بستگب ب خود ادم داره باهاش چطور برخورد کنه من خودم بعد عمل پنج شب رو مبل ب طور نشسته خوابیدم سخت بود ولی خدا شاهده هر دفعه پسرمو نگاه مردما تحمل بیشتر میشد تلاش برای خوب شدن مکردم

1402/02/21 09:23

آمپول بی حسی دردناکه؟؟؟

1402/02/21 09:49

پاسخ به

آمپول بی حسی دردناکه؟؟؟

اصلااا اول پوست رو بی حس مکنن مثل زمانی ک میری امپول بزن تمیز مکنن پوستو اون شکلی با ی پنبه پوست کمرتو بی حس مکنن بعد امپول رو میزنه ی دقیقه هم بیشتر طول نمکشه تا بیایی ببینی زد نزد تموم میشه

1402/02/21 10:13

پاسخ به

مرسی از راهنماییت عزیزم ببینم منم به ترسم غلبه میکنم من میترسم مثلا تیغ زدنشونو متوجه بشم یا چیزی بگ...

منم از این میترسیدم اونقد ک دستام از،استرس،کبود شده بود دندونام میلرزید دکتر بیحسی خیلی شوخ طبع بود من میگفتم،میترسم،بی حس،نشم چی،چی دکتر همچین سوالای مسخره میپرسید و سرمو مشعول کرده بود یهو امپولو زد و ی پرستار از سرم گرف گف زود دراز شو بعدش چن دق دکتر گف واااای پسرموو نیگا کنین?

1402/02/21 12:57

پاسخ به

منم از این میترسیدم اونقد ک دستام از،استرس،کبود شده بود دندونام میلرزید دکتر بیحسی خیلی شوخ طبع بود ...

ب من ک بی حسی رو زدنا من دراز کشیدم همش گفتم بی حس نشدا بد مگفتن پاتو بلند کن اول تونستم بعد دوباره خواستم بلند کنم نشد مگفتم صبر کنید من میتونم نشد گفت بی حسی نترس کلا باید اعتماد کنی ب دکتر تا همه چی خوب پیش بره ی کوچولو استرس عادیه

1402/02/21 13:20

مرسی از دلگرمیاتون مامانایه خوشگل و مهربون???
ان شاءالله که منم مثل شما بیام بگم راحت بود و شیرین??

1402/02/21 19:47

پاسخ به

مرسی از دلگرمیاتون مامانایه خوشگل و مهربون??? ان شاءالله که منم مثل شما بیام بگم راحت بود و شیرین...

انشالله???

1402/02/21 19:53

پاسخ به

انشالله???

1402/02/21 19:56

خانما زایمان سز ک کردم شیافم میزدن دردم کم نمیشد ینی هیچ فرقی نداشت برام خیلی زجر کشیدم?

1402/02/23 00:36

بیمارستان دولتی بودین یا خصوصی؟

1402/02/23 00:50

پاسخ به

خانما زایمان سز ک کردم شیافم میزدن دردم کم نمیشد ینی هیچ فرقی نداشت برام خیلی زجر کشیدم?

وای چه بد پمپ درد نداشتی

1402/02/23 00:53

دولتی

1402/02/23 00:53

ن نداشتم

1402/02/23 00:53

یهویی کیسه اب پارع شد مجبور شدم دولتی برم

1402/02/23 00:54

پمپ درد میگن خوبه درد کم میکنه سختیش همون شب اول

1402/02/23 00:54

اره خوبه

1402/02/23 00:56

ولی بعضیارو شیاف خیلی اروم میکنه

1402/02/23 00:56

بلند میشدن سریع و کاراشونو میکردن واقعا برام تعجب بود

1402/02/23 00:57

من اصلا تحمل درد ندارم

1402/02/23 00:57