پاسخ به شوهر منم همینجوره فقطبرا من زبون داره همش میگه هیچی نگو ولی من طاقت ندارم که جیغ و دادمو میزنم
چی بگیم من اجازه نمیدم کسی بچم چپ نگاه کنه . ولی اون روز خیلی صداش خانمی بلند نبود گفت ساکت. حدیث ساکت شد . از یک طرف هم خطرناک بود پاهاش رو می کوبید خانمی می گفت میترسم سوزن جای دیگه بری
1401/10/10 13:46