الان تب و لرز کردم اومدم خونه

دخترمن 11روز موند دستگاه تا 6روز کلا شیر نمیخورد بعدش شروع کردن از 5سی سی دیگه از روز 8ام گفتن بیا بمون سینه بدم از روز 8ام تا روز 11ام کلا اونجا بودم ،خونمون تا بیمارستان 100 کیلو متر فاصله داشت هرروز میرفتیم سر میزدیم و برمیگشتیم ،اون چندروزم که پیشش بودم هروقت خدمه میخواستن همرو عوض کنن و من نبودم خودشون عوض میکردن اگرم من بودم خودم عوض میکردم

💢💢💢سلام خانوماباتب سنج تب پسرمومیگیرم 37و5مینویسه یعنی تب داره؟توروخداخیلی نگرانم 😔😔

بچه هستن دیگه نگرانی ندارد
فقط مراقبش باش بیشتر نشه اگه بیشترشد ببرش دکتر

الان پوشاکشوعوض کردم صورتشم شستم لباسشم کم کردم شد36و3

امروز از ساعت 10 تا 5 که بیمارستان بودم فقط یبار گذاشتن نیم‌ساعت

گفتم من دارم میرم
اینجا پر از مریضه تو بخش مادران
من بمونم مریض میشم

من مشکلی با موندنشون ندارم
ولی اخه خودم نمیتونم اونجا بمونم

شاید کوچولو هستن

همه میگذره عزیز اینا میشه ی خاطره

سرخود دادین اگه، اشتباه کردین از عوارضش اگاهی ندارین
ولی دکتر تجویز کنه بحث دیگه ایه

دخترم 15 ماهشه تازه الان که مریضه دکتر گفت زینک بده

البته خب شرایط بچه هامتفاوته
ولی بنظرم چندتا دکتر ببرین بپرسین چه خبره این همه شربت و قطره و...

مامانا دخترم 73 روزشه دکتر این قطره ها رو داده
25 قطره مولتی
یک سی سی زینک
6 قطره آهن
یک روز در میان یک چهارم قرص فولیک اسید
10 قطره پدی لاکت
هر 8 ساعت 5 قطره دایمتیکون
10 قطره ویتامین ای
به نظرتون زیاده

دکتر به بچه منم اسیدفولیک داده بود. مولتی ویتامین واهن. زینک رو دقیقا یادم نیست چندماهگی داد

نه باید بدی

الانم دقت کرده باشی در توجیه اشتباهاتشون سریع میگن ببین بچم ماهی 2 کیلو اضافه کرده
ببین رشدش چه خوب بوده

خب خوب وزن اضافه کرده اره ولی به چه قیمتی؟؟

من بچه اولمم نارس بود و ریه اش کامل نبود سه روز بخاطر ریه دستگاه بود والان چهارسالشه

کنترل نمیشه یا پایینه یا بالا

رعایت کن بعد زایمان نمونه برات

منم 20 روزخ زایمان کردم مسمویت بارداری داشتم هنوز فشارم خوب نشد 14 هست همش
تا چند وقت طول میکشه خوب‌بشه؟

خانوما بنظرتون من چیکار کنم؟؟
دخترام تو بیمارستان دولتی تو بخش nicu بستری هستن 11 روزه
32 هفته به دنیا اومدن...از دکتر امروز پرسیدم گفتن 19 روز دیگه باید بمونن
بعد بهم میگن این 20 روزو توی اتاق مادران بمون🙄از سینه شیر نمیخورن با سرنگ یا شیشه شیر بهشون شیر میدن
میگن تو باید بیای کاراشونو بکنی
میگم اخه 5 روز نیس چجوری بمونم
بعد بیمارستانم همه کثیف نه دستشویی فرنگی داره نه هیچی یعنی یه روز موندم شبش تب و لرز کردم
گفتم روزی دوبار میام کاراشونو میکنم میگن نه باید 24 ساعته بمونی
اصلا نمیدونم چیکار کنم،بعد تو بیمارستان همه مریضن اگه بمونم مریض میشم
نه میتونم خوب غذا بخورم شیر بدوشم نه هیچی

اگه یک هفته مرخصن من میمونم

فردا با دکترش باز صحبت میکنم
میگم اگه قراره یک هفته ای مرخص بشن من میمونم اینجا
اگر نه یکماه تو کار من نیست

وای خدا نگونگو که چی کشیدم دیوانه شده بودم هرروز صب صدا گریه خدایا بچه میمرد مادر میمرد
شیشه شیر میکردم فکر میکردم میکروب چسببید بهش هی چپه میکردم