خلاصه پرونده دارم

زنگ زدن‌گفتن نمیدونن کجا دارن تو کرج

سلام خانمها میشه کمکم کنید سی هفته زایمان کردم بچم بیست و هشت هفتشه دیروز ترخیص شدم همش میخوابه مک قوی نمیزنه به زور باید بریزم شیر تو دهنش تا قورت بده چکار کنم کمکم کنید

به بیمارستان توی کرج زنگ بزن

عزیزم کی بهتر میشه همش دارم گریه میکنم

وای دیوونه ای دختر

مام این روزا رو گذرونیدم قوی باش

من الان اینقدر پشیمونم گریه میکردم

28روزشه

ب خدا دارم می میرم سی هفته دنیا اومد یک ماه بیمارستان بودم الان اخر سی و چهار هفتشه به زور بلندش میکنم شیرو بهش میدم قدرت مکیدنش افتضاحه 😞

یا 28هفته

وزنش موقع ترخیص یک و پانصد بود

همش نگرانم وزنشم نیاد پایین تر

ی روزی میاد اینقدر شیر بخواد دیوونه بشی😁
پسر منم‌30هفته بود
اینقدر فکش ضعیف بود اومدیم خونه 4050دقیقه میکشید 30سی سی شیر بخوره

ن دیگه نمیاد نترس
زود وزن میگیره

چطوری باهاش تمرین میکردی یاد گرفت

ن دیگه یکم وزن بگیره خودش درست میشه نگران نباش عزیزم
دست تنهایی؟؟
بچتو دست کاری نکنی هرکی برسه بغلش کنه ها مریض میشه قرنطینش کن

خدا از دهنت بشنوه ب خدا چشمام انقدر مثل بارون اشک میباره تار میبینم

دیوونه ای دختر بخدا ی روز میاد اینقدرررررر پشیمون میشی ک نگو
همه مام اینجوری بودیم
بخدا الان من روزی دو دست توی سرم میزنم از بس پسرم شیطونه😂

خدا کنه منم اینجوری شم خیلی تنهام کسی رو ندارم میترسم

من گوشیمو میذاشتم روی زنگ دوساعت ی بار شیر میدادم همشم روی شونم بود بازم تا میذاشتم زمین شیر از دماغو دهنش میزد بیرون

چقدر سخت بوده😞

خیلی ی بار مادرشوهرم بدادم رسید بچه داشت خفه میشد سیاه شد خیلی بد بود

ی شبایی صبح کردم همش بیدار بودم

میگذره همه اینا