مادران اسفند۹۷

202 عضو

دیروز هم گرفتم 10 روی 6 بود

1397/09/22 22:13

دیروز ک رفتم دکتر گفت چرا اضافه وزن داری و اینکه من امپول آنوکسیپارین میزنم روری ی دونه
میگه ممکنه حین سزارین آمبولی کنی
خلاصه کلی ترسونده منو

1397/09/22 22:17

پاسخ به

تهران نیستم گلم اصفهانم

اصفهانم هست که برو یه جای دیگه

1397/09/22 22:37

پاسخ به

شاهین شهرم اما اصفهان میرم دکتر چون بیمه ام نیروخای مسلح هست باید میرفتم بیمارستان خودمون

دختر عمه ی منم شاهین شهر تو اون خونه سازمانیا هس بهش میگن سایت اونجاس

1397/09/22 22:39

پاسخ به

ازسرشب کمردردم شدید وزیردلم دردمیکنه هی میگیره ول میکنه وپهلودردم

عفونت اداری نداری؟منم از صبح زیر دلم درد میکرد عصر بیشتر شد ترسیدم ولی مثانمو چن بار خالی کردم بهتر شدم همشم استراحت کردم

1397/09/22 22:43

ممنون ترنم جون??? اخه شیرینیجات خیلی میخورم ترسیدم یه وقت بالا باشه

1397/09/22 23:39

پاسخ به

نترس مامانی ????

????????با وجود همچین دوستایی خیالم راحته راحته???

1397/09/22 23:45

خب دیگه خیالم راحت شد
ممنون از همتون دوست جونیا???

1397/09/22 23:56

پاسخ به

ستون دومی .خط اول نوشته blood soger عددش چنده؟

اولی 90دومی 95

1397/09/22 23:57

پاسخ به

میاد بنده خدا پشت در حموم میشینه تا من حموم کنم

چقد مرد خوبیه خداجفظش کنه برات

1397/09/23 00:00

پاسخ به

ما که اون زمان دیگه به شب جمعه نمی‌رسید ?

بقول رضا شب جمعه معنا نداره شلوغ پلوغه همه پاها بالا?????

1397/09/23 00:07

به قول سارا مردم میان میگن ن این فایده نداره کلا می می هاش مث زیگیله بدرد نخور مارم تا اینجاکشوند با اون شکمش

1397/09/23 00:10

پاسخ به

از دیروز تا الان غسل نکردی؟؟؟

نه دیشب نصف شب رابطه داشتیم صبح ک دیر پاشدم رفتم جواب ازمایشمو گرفتم و بردم بهداشت اومدم دلدرد داشتم نتونستم

1397/09/23 00:37

پاسخ به

من قبول کردم ولی انقددوسداشتم قیافتوبببنم محض رضای خدایه عکس نیمرخم نزاشتی

?? دیگه نمیزاره

1397/09/23 00:46

تو بارداری هفته ای یبارم قانعیم بچه مظلومیم من?

1397/09/23 01:18

پاسخ به

یبارم منو پدرشوهرم و جاری بزرگه نشسته بودیم یهو مادرشوهرم رفت دستشویی معذرت میخام پشت هم گوز داد وای...

به قول فرزان گوز بای پارتی گذاشته بوده???????

1397/09/23 01:26

حالا خوبه زیاد مسافرت نمیریم البته منم زیاد اسرار نمیکنم با این اوضاع

1397/09/23 10:16

پاسخ به

بهترین کار اینه شوهرتو اوکی کنی نه با خشونتا قهرا یجوری که نفهمه رو مادرش حساسی مثلا براشون بعضی وقت...

فایده نداره دیگه خسته شدم از گفتنش اخر سر یا بایدبیخیال بشم با ببریمشون و کوفتم بشه مسافرت

1397/09/23 10:23

پاسخ به

خدا نکنه مادر شوهرم از یکی خوشش نیاد، میشورش میزارش کنار

کاش مادر شوهرمنم اینطوری بود برعکس اون از هرکی خوشش نیاد بیشتر میسوزونتش

1397/09/23 10:33

غذامذا بلد نیست درس کنه ولی فوضولی کردنو خوب بلده حاضر خوره همیشه سر خوردن ناهار یا شام میرسه میخوره از سر سفره پامیشه میره خونشون??

1397/09/23 10:38

مخصوصا که غذاهای خوشمزه باشه بو میکشه انگار منم دیگه همیشه اندازه دونفر اضافه میزارم

1397/09/23 10:40

پاسخ به

فعلا ???

منم برم اماده شم برم خونه مامانم فعلا بای عزیزم???

1397/09/23 10:47

پاسخ به

میگم بچم امروز خیلی تکون میخوره

خداراشکر اینکه خوبه

1397/09/23 14:01

پاسخ به

ناامید نیستم..ولی خسته ام

کامل میفهمم
روحیتو حفظ کن و با ارامش پیگیر دکتر باش
ان شالله که زودی میشه

1397/09/23 15:11

پاسخ به

فکر کنم اون قوانین داره بعذ از یک سال فکر نکنم انجام بدن

چرا، انجام میدن

1397/09/23 15:11