مادرشوهرم امروز بچه خوبی بود .امروز شوهرم بیکار بود زنگ زد گف بریم زنجان رفتیم اقا این خریداشو کرد پارچه برا مغازش میاورد.بعد مارو برد رستوران ناهار داد بهمون?بعد میوه خرید چن جعبه منم گفتم جعفر تو هم بخر گف ن نمیخواد بخره اینارو تقسیم میکنیم??بعد بدبخت صد تومنم ب جعفر داد گف اینم کرایت تو هم عیال واری این همه راه منو اوردی
1397/09/28 23:05