مامانم اینا یه همسایه داشت پسرش عاشق من بود . اون موقع من و پسر داییم هم عاشق هم بودیم . پسر همسایه هرروز7 صبح پامیشد پشت سرمن تا دم سرویس مدرسه میرفت . وقتی هم از سرویس پیاده میشدم تا دم خونه پشت سرم میومد . پسر همسایه یه روز ب پسر داییم ک عاشق هم بودیم رفت گفته من جانانو دوست دارم برو بهش بگو منتظرم بمونه . پسر داییم هم ب من نگفت.
1397/05/15 11:52