ماه چهارم اومدم انصافي دارو گرفتم بعد از پريودي بخورم كه نشد

پاسخ به

چ دارو هایی داد

نخريده بودم ك ويزيتشم ندارم اصلا

پاسخ به

قبل اينكه بيام انصافي سه ماه هيچ دارويي مصرف نكردم

اها واسه منم دعا کن ترو خدا?

ولي دارويي ك دكترا دادنو نگاه كرد گف اصن مناسب نبوده

پاسخ به

ولي دارويي ك دكترا دادنو نگاه كرد گف اصن مناسب نبوده

اها من ماه پیش رفتم لتروزول لاکتوفم اهن وویتامین دی داد

كلو ميفن-لوتروزول-امپول دور نافي داشتم

پاسخ به

كلو ميفن-لوتروزول-امپول دور نافي داشتم

اها

امپول ازاد سازي هر ماه داشتم البته من تنبلي تخمدان داشتم

كه با ورزش و رژيم خوب شد

موفق باشی

دكتر ميگف دارو نياز نيس. وزنت بياد پايين باردار ميشي حالا من چاق نبودم ولي اضافه وزن داشتم

پاسخ به

موفق باشی

قربونت عزيزم برو پيشش دكتر خوبيه تشخيصش عاليه تو زمينه باردار شدن

سلام ولی من که انصافی رفتم منو بدبخت کرد 6 ماه هم دارو همش داد نتیجه نگرفتم

انصافی واسه باردار ها خوبه ولی کسی ک میخواد باردار بشه مثل من که تنبلی تخمدان هم داشتم هجومی دارو میده به من انقدر دارو داده بود ک 8 تا فولیکول بالغ داشتم اخرشم کیست شد و خونریزی تخمدان کردم

پاسخ به

سلام ولی من که انصافی رفتم منو بدبخت کرد 6 ماه هم دارو همش داد نتیجه نگرفتم

عع?

پاسخ به

انصافی واسه باردار ها خوبه ولی کسی ک میخواد باردار بشه مثل من که تنبلی تخمدان هم داشتم هجومی دارو می...

الان کدوم دکتر میری

ببين تنبلي تخمدان همينه منم هر دكتري رفتم دارويي داد ك كيست ساز شد چون تخمك ازاد نميشه و تبديل ب كيست ميسه من تعريفشو زياد شنيدم بازم ببين چجوريه

پاسخ به

ببين تنبلي تخمدان همينه منم هر دكتري رفتم دارويي داد ك كيست ساز شد چون تخمك ازاد نميشه و تبديل ب كيس...

منم چون تعریف انصافی رو شنیده بودم رفتم ولی اصلا واس بیمارش وقت نمیزاره2 دقیقه اونم چندنفری باید بری

پاسخ به

الان کدوم دکتر میری

الان هیچ کدوم خودم رفتم عطاری دارچین و زنجبیل گرفتم با پنج انگشت همینارو میخورم عسل و سیاهدانه هم میخورم روغنش هم شکمم رو چرب میکنم فولیکول بالغ داشتم ولی باردار نشدم باید برم عفونتم رو درمان کنم اخه بعد عکس رنگی گرفتم خوب نشده

خانما طول سرویکس تون چنده

پاسخ به

خانما طول سرویکس تون چنده

اخرين بار 61 بود نميدونم ديگه نرفتم

ممنون

بقیه چند بود مثلا 32 اینا کسی بوده

سلام

ارسال شده از

شوهرم تهران اسنب کارمیکرد میخاست بیاد خونه دوستش میگه میری کیف منم به خانوادم بده نگو تو کیف مواد بوده شوهرم میگفت امانت بود باز نکردم شوهرم میاد نصف راه میگیرنش