پاسخ به
#پارت 11 داستان خودم بیبی چک روزدم هاله انداخت فکم قفل کرد باورم نمیشد فرداش بازیکی دیگ زدم اون مثبت...
#پارت12
دوباره رفتم ازمایش..شده بود183
رفتممطب..دلهره داشتم...رفتم داخل..دکترگف بتات خوب رشدنکرده..تاقلبش تشکیل نشه یاندونیم که جنین داخل رحمه یاخارج رحم بهت دارووامپول نمیدیم بهت..خیلی ناراحت شدم..اومدم بیرون..یادمه هواهم به شدت ابری بود..دلم گرفته بودواشک میریختم..اومدم درمانگاه نزدیک خونمون..رفتم پیش دکترعمومی گفتم ده تابرام امپول هپارین بنویسه..همونامپولی که بایدمیزدم امادکتربرام ننوشت..اونم برام 12دونه نوشت..اومدم خونه..سریع اماده شدمورفتم خونه مامانم..دوسه روزمونده بودبه عید..اولین امپولموخواهرم بهم زد..به بازوم...بعدش یادم دادکه خودم بزنم..همش استرس واضطراب
1401/08/25 09:56