وقتی نامزد بودیم پیام بازی میکردیم پلکام سنگین شد خابم برد ساعت سه نصف شب زنگ زده بود ب داداشم ب مامانم همه رو بیدار کرده بود
??
ب مامانم گفته بود توروخدا ببین نفس میکشه???
1402/03/09 11:42
//= $member_avatar ?>
گوشی خودم رو سایلنت بود ورنداشتم
1402/03/09 11:43
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
??? اینقد حساسه پدرمو در اورده
??? الهی
1402/03/09 11:43
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
وقتی نامزد بودیم پیام بازی میکردیم پلکام سنگین شد خابم برد ساعت سه نصف شب زنگ زده بود ب داداشم ب مام...
واییی چقد حساس ????
1402/03/09 11:43
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
گوشی خودم رو سایلنت بود ورنداشتم
ترسیده
1402/03/09 11:44
//= $member_avatar ?>
حالا من شب عروسیمون من سرم گذاشته بودم رویی بازوش و خوابیده بودم از خستگی بعد شوهرم تا صب نخوابیده بود میگف گفتم اگه دماغت بیوفته به بازوم خفه میشی ? گفتم مگه بچه ام خفه بشم
1402/03/09 11:44
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
واییی چقد حساس ????
همون
مامان جوکمم اومده بود دستشو گذاشت زیر دماغم گفت اره هوا میده بیرون نفس میکشه??
1402/03/09 11:46
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
همون مامان جوکمم اومده بود دستشو گذاشت زیر دماغم گفت اره هوا میده بیرون نفس میکشه??