بله ما شب یلدا رفتیم خونه ی مادرشوهرم

سلام چطورشدخوش گزشت

سلام حالم از خانواده ی شوهرم بهم میخوره
جاریم هنوز عقدم نبستن آزمایش خون هم ندادن اومد شب یلدایی خونه ی مادرشوهرم بعد خواهر شوهرم گفت جای آوا بنداز کنار خودمون بخوابه اونم اومد جاش انداخت کنار شوهرش وای پا روی پا خوابیدن

16 سالشه.بعد بچه ها اصلا دست ب سیاه و سفید نزن ولی من کار کردم ب خدا آخرم اول پلاستیک گوشتی ب اون داد با یه پلاستیک پر پرتقال و لیمو ب خانوادش ب منم نگفتن تو خر کی هسی.در صورتی من هر سری میرم بهشون وسیله میخرم میگم تو روستان گناه دارن

بچه دارم از رنج میمیرم ک چرا 10 سال خودمو پیر کردم فحشم دادن سکوت کردم کم محلم کردن خیلی بلاها سر من دادن.کاش منم میتونسم یه جوری خانواده شوهرمو نابود کنم اما نمی دونم چ جوری😔😔😔😔😭😭😭😭دلم شکسته

😭😭😭الهی

بله

مرسی توخوبی

وای حدا روانیه عوضی

مگه شکاکه

وای موندم داخلش چه عوضیه

دعوا تون شد

مشکلش چیه

چتدسالته

معتاده اینجور میکنه

رابطتون خوبخ یا دیر به دیر

عزیزم

همین خودش مال اعتیاده گلم

رابطتون طولانی میشه

خواهر شوهرم شوهرش اینجور بود تا ترک کرد قرص رو روانیش کرد بود بخدل

مردا همشون بی ذاتن به خانوادت بگو اینجور میکنه بخدا مال قرص اینجور میشه

بگو نخوره. دیگه

همینطور زنش میزد میدی مینداختش توکوچه نصف شب بالباس خونه تلویزیون هنه چیزا شکست

بگو چرا بخوری که نشکه بگو ترکش کن جون عزیز بخور

همونه مال قرص بخدا