مامان‌های آبان ۱۴۰۱

47 عضو

پاسخ به

سایز داره؟! برای من که خیلی آزاد بود

فک کنم سایز داره من سر بچه اولم چاق بودم تنم میشد اوکی بودم

1401/07/18 21:40

پاسخ به

سی و نه هفته و 6 روز بودم زایمان کردم از حدود ساعت 5-6 صبح درد پریودی داشتم می‌گرفت ول می‌کرد تو خون...

باز خوبه 5 ساعت اونجا بودی من سر پسرم دردم گرفت یکی دو ساعت پیاده روی کردم رفتم بستری شدم 2 سانت بودم 12 ساعت بعد پسرم به دنیا اومد 6 صب آمپول زدن 12 و نیم به دنیا اومد الان میگم سر این یکی دردمو تو خونه بکشم بعد میگم نمونم تو خونه یهو بچه طوریش بشه

1401/07/18 21:41

پاسخ به

سایز داره؟! برای من که خیلی آزاد بود

فک کنم سایز داره من سر بچه اولم چاق بودم تنم میشد اوکی بودم

1401/07/18 21:40

پاسخ به

زدم? دارم از استرس میمیرم

هیچی نیس بخدا
برای من بعضی وقتا تا شب تکون نمیخورع

1401/07/19 10:50

پاسخ به

زدم? دارم از استرس میمیرم

هیچی نیس بخدا
برای من بعضی وقتا تا شب تکون نمیخورع

1401/07/19 10:50

پاسخ به

والا فراخوان دادن ظهر به بعد تو میادین اصلی جمع بشین همسر منم حساسه گفت نمیخواد فردا بری

وای چ بد
کاش اینجا اینطوری نشه

1401/07/19 10:57

پاسخ به

والا فراخوان دادن ظهر به بعد تو میادین اصلی جمع بشین همسر منم حساسه گفت نمیخواد فردا بری

وای چ بد
کاش اینجا اینطوری نشه

1401/07/19 10:57

حرکت لانج

1401/07/19 14:31

حرکت لانج

1401/07/19 14:31

سرپا دستتو بگیر به کمرت پاهاتو اندازه عرض شونه باز کن باسنت رو حرکت بده به همه طرف

1401/07/19 14:34

سرپا دستتو بگیر به کمرت پاهاتو اندازه عرض شونه باز کن باسنت رو حرکت بده به همه طرف

1401/07/19 14:34

پاسخ به

چندهفته ای؟دکتر شخصی میری یابیمارستان؟

بیمارستان خصوصی میرم ولی پیش دکتر خودم نمیزام
پنجشنبه میخوام برم بیمارستان حرف بزنم و دکترمو انتخاب کنم ببینم کی میزنه تاریخ زایمانمو

1401/07/19 18:22

پاسخ به

چندهفته ای؟دکتر شخصی میری یابیمارستان؟

بیمارستان خصوصی میرم ولی پیش دکتر خودم نمیزام
پنجشنبه میخوام برم بیمارستان حرف بزنم و دکترمو انتخاب کنم ببینم کی میزنه تاریخ زایمانمو

1401/07/19 18:22

پاسخ به

دمت گررررم لایک داری

خخخ شوهرم طفلک خودش گفت اگ طلا های تو نبود هیچ وقت خونه دار نمیشدیم هم خونه قبلی طلا فروخته بودم ب اسم خودم زده بود هم اینو دوباره طلا خریده بودم فروختم ب اسم خودم زد

1401/07/19 23:49

پاسخ به

دمت گررررم لایک داری

خخخ شوهرم طفلک خودش گفت اگ طلا های تو نبود هیچ وقت خونه دار نمیشدیم هم خونه قبلی طلا فروخته بودم ب اسم خودم زده بود هم اینو دوباره طلا خریده بودم فروختم ب اسم خودم زد

1401/07/19 23:49

پاسخ به

مامانت واقعا دلش نمیسوزه برات

دارم میگم که نه اصلا

1401/07/20 10:57

پاسخ به

مامانت واقعا دلش نمیسوزه برات

دارم میگم که نه اصلا

1401/07/20 10:57

داره دروغ میگه که مریضه

1401/07/20 11:22

داره دروغ میگه که مریضه

1401/07/20 11:22

پاسخ به

یه روز پارسال داشتیم توی خیابون رد می‌شدیم یه خونه لوکس دو طبقه دیدم گفتم وی میشد اجی خدا یه طبقه می...

ببین بعضی حرفا رو ب دل نگیر
خواهرم بچش پسره همش میگه وای نگه داری دختر سخته زود عفونت میگیره کاش خدا ب من اصلا دختر نده
ولی من ب دل نمیگیرم
مامانم میگه عقلش نمیکشه میگه

1401/07/20 11:35

پاسخ به

یه روز پارسال داشتیم توی خیابون رد می‌شدیم یه خونه لوکس دو طبقه دیدم گفتم وی میشد اجی خدا یه طبقه می...

ببین بعضی حرفا رو ب دل نگیر
خواهرم بچش پسره همش میگه وای نگه داری دختر سخته زود عفونت میگیره کاش خدا ب من اصلا دختر نده
ولی من ب دل نمیگیرم
مامانم میگه عقلش نمیکشه میگه

1401/07/20 11:35

پاسخ به

خواهرم ظالم هه خودم می‌دونم که خدا واسش جبران میکنه

منم همین بود شرایطم ماه های اول جفتم پایین بود و هماتوم داشتم
دکتر گفت باید استراحت کنی

شوهرمم طفلک دیسک کمر دارع همه کارهارو خودش میکرد دیگه دیدم نمیشه خودم بزور ظرف میشستم و غذا درست میکردم

با اینکه همه میدونستن حتی یکبار یکی تعارف کمک هم نکرد

اخرین لطفی ک در حقم کردن زنداداشم بعد 5سال که قهر بودیم که عروسیم دعوا راه انداخت و اشکمو دراورد روز عروسیم
ماه پیش اومد خونمون و ی قنداق فرنگی و زیرانداز دست دوم تو کاغذ کادو کذاشت داد بهم
یعنی درشو ک باز کردم هنگ کردم حتی لکه زرد روشو نشسته بود

شوهرمم دیگه گفت دارم براشون
و جقدر من سر این قضیه حرص خوردم?

1401/07/20 11:40

پاسخ به

خواهرم ظالم هه خودم می‌دونم که خدا واسش جبران میکنه

منم همین بود شرایطم ماه های اول جفتم پایین بود و هماتوم داشتم
دکتر گفت باید استراحت کنی

شوهرمم طفلک دیسک کمر دارع همه کارهارو خودش میکرد دیگه دیدم نمیشه خودم بزور ظرف میشستم و غذا درست میکردم

با اینکه همه میدونستن حتی یکبار یکی تعارف کمک هم نکرد

اخرین لطفی ک در حقم کردن زنداداشم بعد 5سال که قهر بودیم که عروسیم دعوا راه انداخت و اشکمو دراورد روز عروسیم
ماه پیش اومد خونمون و ی قنداق فرنگی و زیرانداز دست دوم تو کاغذ کادو کذاشت داد بهم
یعنی درشو ک باز کردم هنگ کردم حتی لکه زرد روشو نشسته بود

شوهرمم دیگه گفت دارم براشون
و جقدر من سر این قضیه حرص خوردم?

1401/07/20 11:40

پاسخ به

منم همین بود شرایطم ماه های اول جفتم پایین بود و هماتوم داشتم دکتر گفت باید استراحت کنی شوهرمم طفلک ...

نگه داره ببر کادو خونشون
اصلا دست نزن بهشون

1401/07/20 11:44

پاسخ به

منم همین بود شرایطم ماه های اول جفتم پایین بود و هماتوم داشتم دکتر گفت باید استراحت کنی شوهرمم طفلک ...

نگه داره ببر کادو خونشون
اصلا دست نزن بهشون

1401/07/20 11:44