پاسخ به

من دوست داشتم بهار بزارم اگه دختر دار شدم ولی خدا یه کاکل پسر بهم داد

عزیزم ان شالله همیشه سلامت و‌تندرست باشید??

پاسخ به

بچها هفته 32م از دیشب درد زیر شکم بصورت خفیف دارم قرص ضد انقباض و شیاف پروژسترون هم زدم تاثیر نداشت!...

من 27 هفته هستم بعضی وقتا زیر دلم درد میکنه نمدونم واسه چی?

پاسخ به

من اسم‌ دخترم رو می خوام بذارم مَلکا . به معنی پرنسس .ملکه

ای جانم بسلامتی و‌دلخوش❤

ارسال شده از

خدیجه خانم:
ازساعت 10:30شب تا 12:55بامدادطول کشید




از هفته 37 شروع کردم به انجام تدابیری که خانم گنجعلی میگفتن و ازتجارب دوستان درگروه هم استفاده کردم.


هرشب شربت زعفرون با نبات میخوردم
البته شربتش غلیظ نبود متعادل بود .

بعد نرمش میکردم (اسکات-گردش کمر-بشین وپاشو- کگل)

و اینکه ازهفته 37 رابطه جنسی یکروز درمیون

هرشب بابونه دم میکردم میخوردم
هرشب روغن مالی با روغن سیاه دونه دل وشکم

هرشب رطب،وقت دردم هم همش رطب خوردم

وقت ددد هم رحم رو با روغن حیوانی چرب کردم

دردم که شروع شد اولش نیم ساعت به نیم ساعت بود بعد شد یک ربع
بعدش دیگه همش توحموم نشستم و هی اب داغ میریختم رو شکم وکمرم

دیگه یدفعه که درد پشت هم اومد راه میرفتم یا چهاردست وپا میشدم یا حالت سجده میشدم
بعد یهو حس کردم کیسه اب پاره شد خودش

یهو که دردم عمیق شد واوج درد رسید روی صندلی دولا شدم
فشار دادم به خودم زور زدم دیگه بچه بدنیا اومد.



درتمام مدت هم اصلا جیغ نزدم فقط نفس عمیق کشیدم همین


البته ناگفته نماند واقعا درد بدی بود اما همش توکل کردم و توسل به اهل بیت
که کمکم کنند

ارسال شده از

خدیجه خانم:
سلام به همه خانوم های عزیز گروه وتشکربسیاررررویژه دارم از خانوم گنجعلی عزیزززم...

.بنده 31سال سن دارم

دیروزفرزند5من بدنیا اومد


به لطف خدا ودعای شما دوستان عزیزم ساعت 6دیروز زایمان کردم

خواستم تجربه ام رو براتون بگم وبگم که واقعا چقدرتاثیرگذاربودراهکارهای خانوم گنجعلی عزیزدراین زایمانم نسبت به زایمان های قبلیم ...

...4تازایمان قبلی من طبیعی بود
ولی طبیعی که چه عرض کنم
باامپول فشار بدنیا اومدن
و درد زیاد می کشیدم و همیشه زودمیرفتم بیمارستان بدون شروع دردها...

.ولی اینبارخیلی جالب بود دستورهایی که برای زایمان اسان بود رو اجرا کردم

ازدمنوش وروغن مالی وابزن ها استفاده کردم ..

.ساعت 12ونیم دیدم درد دارم میگیره ول میکنه هر نیم ساعت

...اولش بآورم نمیشدکه این درد زایمان باشه فکر میکردم کمردرد عادی باشه یا قولنج روده .

...چون هیچ وقت درد کشیدن رو توخونه تجربه نکرده بودم...

..خلاصه دردها بلافاصله زمانی هر30دقیقه شروع شد ومن شروع کردم به تمیزکاری منزل ...

دردمیکشیدم حیاط جارو میکردم.

..دردمیکشیدم کل اتاقها خونه رو تمیزمیکردم ..

..بعدفاصله دردها هرده دقیقه شد می گرفت ول میکرد...

.تا آروم میشدم سریع کار میکردم..

..کاچی هم درست کردم .


..شربت زعفران ...تربت هم اماده کردم...

خرماهم سریع اماده کردم

...یهودیدم هر5دقیقه میگیره ول میکنه .

..بازم باورم نمیشد که درد زایمان باشه زایمانم نزدیک باشه..

..هنوزکیسه ابم پاره نشده بود سریع رفتم اب زن شنبلیله درست کردم رفتم حموم ..

.یک ربع توابزن نشستم ماساژ اب گرم دادم.

...خانوم گنجعلی گفتن بعدحموم سردی به تنت نخوره

....منم بعدحموم حسابی پوشیدم و دیگه دیدم نه واقعا قابل تحمل نیست

....سریع سوارماشین شدم به سمت بیماستان...

.همین رسیدم بیمارستان معاینه کردن 5سانت بود..
..رفتم رو تخت سریع شد7سانت .

...کیسه آب منو پاره کردن دردها شدید تر ومن فکر میکردم باید ساعتها منتظربمونم ..

..ولی یهو بیشترشداماگفتن بچه تولگن نیومده بالا س.. .

..ازشون خواهش کردم گفتم می باید سجده برم
..پرستارگفت برای چی گفتم گفتن بچه میادتولگن.
...همین که سجده رفتم بچه اومدتولگن بعد1دقیقه..

..منوبردن روتخت زایمان ..

خودشون تعجب کردن ومیگفتن چه جالب .

...ورفتم روی تخت 3تازور قوی???????ولی بسیارررروحشتناک زدم?? وسربچه اومد بیرون..

. ولی واقعاااااا خداروشکرررکردم باورم
نمیشدتو45دقیقه کل زایمانم زایمان طول کشید.

یک ربع به 5واردبیمارستان شدم 5و50دقیقه عصر دخترعزیزم خدیجه خانوم بدنیا اومد...

بدون بخیه ...باوزن 4کیلوگرم ????

ارسال شده از

اقامه، قبل از بریدن ناف است.
?توضیحات
- پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اولین چیزی که خانم زائو باید بخورد رطب است، چون خداوند به حضرت مریم (ع) فرمود: و تنه درخت خرما را به طرف خود (بگير و) بتكان، بر تو خرماى تازه مى‌ريزد، از پیامبر (ص) پرسیدند ای رسول خدا اگر زمان رطب نبود چه کنیم؟ پیامبر (ص) فرمودند هفت خرما از خرماهای مدینه و اگر نبود هفت خرما از خرماهای شهر خودتان، خداوند می‌فرماید: قسم به عزت و جلال و عظمت و ارتفاع مکانم که خانم زائو روزی که زایمان می‌کند رطب نمی‌خورد مگر اینکه اگر فرزند پسر باشد بردبار خواهد بود و اگر دختر باشد هم بردبار خواهد بود.»


در ضمن حنا به سر مسقط است و در تسهیل زایمان مؤثر
شب تا صبح روی سر بماند

ارسال شده از

...

..ولی واقعا خداروشکررررکردم که اینقدرررتایم کم بود ومن فقط اینگارنیم ساعت درد اصلی رو کشیدم بازایمان

.....خانوم گنجعلی عزیزززززدوستون دارم

انشالله هرچی ازخدامیخوای نصیبتون کنه..

..واقعا تجربه شیرینی بود...

ای کاش ازبارداری فرزنداولم باشمااشنامیشدم وبچه ها بدون آمپول فشارروبادرد کمتربدنیامی اومدن..

..التماس دعا در پناه امام زمان باشیدانشالله

ببخشیدخیلی طولانی شد

خیییلی عاالی و جالب بود ????ممنونم

پاسخ به

ای جانم بسلامتی و‌دلخوش❤

ممنون عزیزم??

سلام بچها فردا میرم تو هفته33دیروز یکم رفتم بازار راه رفتم برگشتنی تا الان ببخشید اینطور مینویسم استخوان وسط پام دقیقا قسمت بووووق درد می‌کنه!بخصوص وقتی تکون میخورم یا راه میرم وقتی ساکنم درد نداره...کسی اینطور بوده؟دلیلش چیه نمیدونین؟

پاسخ به

سلام بچها فردا میرم تو هفته33دیروز یکم رفتم بازار راه رفتم برگشتنی تا الان ببخشید اینطور مینویسم است...

سلام به روی ماهت عزیز طبیعی آخه از این هفته به بعد کم کم جنین داره آماده میشه بیاد بیرون پس جای نگرانی نیست انشالله که موفق باشی گلم و زایمان راحتی برات آرزو دارم ❤

پاسخ به

سلام به روی ماهت عزیز طبیعی آخه از این هفته به بعد کم کم جنین داره آماده میشه بیاد بیرون پس جای نگرا...

مرسی عزیزم همچنین خودت گلم

پاسخ به

مرسی عزیزم همچنین خودت گلم

مرسی فداتشم

بچه ها من پاشدم ی چیزی خکردم

یهو تو معده م ذغال انداختن ی درد شدید ک زد ب پشتم

ممکنه درد زایمان باشه

سلام

پاسخ به

یهو تو معده م ذغال انداختن ی درد شدید ک زد ب پشتم

شاید اسید معده باشه
منم معده ام اسیدی که میشه ، اینجور میشه

سلام منم 11و ربع صبح امروز زایمان کردم

پاسخ به

سلام منم 11و ربع صبح امروز زایمان کردم

آفرین

پاسخ به

تصویر

اوخه گشنشه بچه

زایمانت چطور بود

پاسخ به

سلام منم 11و ربع صبح امروز زایمان کردم

سلام عزیزم
به سلامتی
قدم نو رسیده مبارک?

پاسخ به

تصویر

عزیزم ?
ماشاءالله
خدا حفظش کنه براتون?