پاسخ به

? ? ? ?

کوفت شماره تلفن خونه مامانم اینارو زدع بودم بعنوان پسورد با ی رقم اضافه اون رقم اضافه رو یادم نمیاد????

پاسخ به

فعلا ک من محل ندادم اون رو *** موند بدم موندا انتظار نداشت انقدر داغ کنم بد حرف بزنم باهاش

فاطمه من اصلا به شوهرم وابسته نیستم این قضیه خیلی منو میترسونه

پاسخ به

پماد نداد چرب کنی

ن هیچی نداد

پاسخ به

دلم میخاد جداشم

گوه خوردی دوروز رفتی خونه داداشت از عشقو وابستگی داشتی سکتع میکردی وقتی چیزی دگ ندیدی و سرش رفته تو زندگی خودش خوشی زدع زیر دلت والا اون خرجایی ک برا توم میکنه عمرا شوهر ما کنه چ میدونم گواهینامه و پشت سر باشگاه خصوصبا چی کم داری دختر بتمرگ

پاسخ به

اگ پسر میخای دیر نشده روز تخمک گزاری اقدام کن

هیچکدومشو نمیخوام فعلا?

پاسخ به

اره بخدا الان یکی از هم محلیام حاملع بود میگفتن پسره اینجا بچه پسر خیلی مهمه بعد انقدر ب زن داداشم غ...

پ اگ مهمه تو روستاتون تو چرا هی میگی خدا کنه فق دختر بیارم?

پاسخ به

چرا

خوشحال از اینکه پنج شنبه میرم خرید برا ایهان
ناراحتم یکم از اینکه پشیمون شدم از نیم خصوصی رفتم هر چقدر با خودم کلنجار میرم با شوهرمم نشستم امشب صحبت کردم واقعا موقعیتم جوری نیست ک ببرم نیم خصوصی ترجیح دادم بسپارم ب خدا برم دولتی حالا یا سز میشم یا طبیعی اخرش
از خیلیا شنیدم طبیعی اونقدرام بد نیست خیلیا یهو دردشون گرفت رفتن طبیعی کلیم راضی بودن تو رشت
دیگ سپردم ب خدا

امشب با شوهرم یه چیز جدید از ایهان دیدیم????واااای که چقدر خوب بود
خودشو جمع میکرد وسط شکمم اومدع بود بالا بالا ???
بعد میومد تو پهلو یه طرف پهلوم میومد بالا??

پاسخ به

یه عکس از شکمت بده یه عکس از سینه ات?????????????

ادم شک میکنه بهت حس میکنه دست ب *** منتظر عکسی جق بزنی???

پاسخ به

نه من ویار ندارم انقد خوردم زده شدم

ن من ویار داشتم
سر مهنیام همینطور البته برا مهنیا بخاطر پیاز داخلش وای وای پیاااز
خودم درست میکردم سیر میزدم

پاسخ به

یا علی من فک کردم سونو گرونا همون دوتا غربالگریان☹️☹️

نه بابا دارم دیونه میشم هر جا ی قیمت میگن بهم زنگ زدم هر کی هر چی بگیره

پاسخ به

چشم به ژنتیک مادری می‌ره

خودم عسلیع ولی مسعود وخانوادش همه قهوه ای

پاسخ به

خب برو خوبه

مجبورم برم ی جوری داد زد ترسیدم

پاسخ به

یا علی من فک کردم سونو گرونا همون دوتا غربالگریان☹️☹️

سونو های سادع برای وزن تا 300 تومنه من سونو وزن و رشد رفتم 175 بود با بیمه شد 155

من شنبه و امروز اینجا بودم به اصرار شوهرم و مادرش خواهر شوهرم زنگ زده میگه مادر من برای دوتا عروسش بیشتر از ما زحمت کشیده

منم رفتم به مادرش گفتم من بخاطر حرف شما موندم دیگه تا بعد زایمانم پا نمیزارم خونتون که حرف بیخود نشنوم

پاسخ به

چون خونه مادرش بوده توهم برو خونه مادر خودت چرا فک کردی خونواده شوهر محبت میکنن

دو روزه اینجام

پاسخ به

?مامان دلسا خانوم کم پیدایی

هستم گلم تو نیستی خوبی گلم

پاسخ به

همون اصلا خجالت نکشید با این پول یه روسری میتونستم بخرم بجایی بگه کم مارو زیاد حساب کن

من جات بودم نمیرفتم بازار میگفتم ممنون این صرف بازار رفتن نمیکنه خجالتشون بده

پاسخ به

همش که نه مهتاب میگه از صبح انگار

تا 3روز میگن طبیعیه نزنه مهتاب حساس شده حقم داره
بعد ب من میگه از رنجی بدتری

اره انا اگه ایو ای کردی ایشالا جواب ک گرفتی میگی اقدام داشتی و باردار شدی اصلا اصلا نگو هیچی
همینو برات میکنه پیراهن عثمان

5 شنبه اگ خدا بخواد میریم خرید کلی ??

پاسخ به

گاهی خستن

الان پیراهنمو دادم بالا یکم شکممو نگاه کردم داشت تکون میخورد ولی من حس نمیکردم چون لگد نمیزد فقط رو پوستم تکون میخورد?

پاسخ به

چ قاسم ی افتخار کسب میکنه بجا قاسم میگ شوهرم??????

ها فردا بهش میگم قاسی ???