منتظر نی نی

10 عضو

قینانام دیر قیزمدی سوز ده دیرم اورحده یاندیام

1401/03/03 18:58

اها پس فامیلی

1401/03/03 18:58

اره

1401/03/03 18:59

یه بار عروسی داشتیم

1401/03/03 18:59

من چاق شده بودم

1401/03/03 18:59

لباسام تنم نمیشد

1401/03/03 18:59

گفتم لباس میخوام

1401/03/03 18:59

گفتن لباس جشن رو بپوش

1401/03/03 18:59

خوب

1401/03/03 19:00

گفتم تنم نمیشه برداشتم جلوشون پوشیدم دیدن تنم نمیشه

1401/03/03 19:00

خواهر شوهرم به زور میگفتن بپوش زیرش رو بکشیم بعد نیشگون میگرفتن میگفتم نکنید تنم نمیشه بعد یهو درآوردم گفتم به شما چه شوهرمه پول خودمونه میخوام لباس بخرم

1401/03/03 19:01

یهو گفتم بیا خودت بپوش من نمیپوشم

1401/03/03 19:02

?

1401/03/03 19:04

رفتم خریدم ? اونم سفید

1401/03/03 19:04

گفتن عروس ناراحت میشه

1401/03/03 19:05

شوهرمم جلیقه شلوار مشکی با پیرهن سفید پوشید

1401/03/03 19:05

گفتن نهههه دربیارید ناراحت میشه عروس داماد رضا گفت خودمون اینجوری پوشیدیم اونجا عکس بندازیم تو باغ?

1401/03/03 19:06

اون موقعه ما عروسی نگرفته بودیم مثلا عکس عروس دامادی گرفتیم?

1401/03/03 19:06

?

1401/03/03 19:07

خخخخ

1401/03/03 19:07

هنرستان اوشاغی پرو

1401/03/03 19:08

حوصله ام سر رفته

1401/03/03 19:39

بیکار دراز کشیدی منم بودم حوصلم سر میرف

1401/03/03 19:52

?

1401/03/03 19:53

تو دیگه استراحت نمی‌کنی

1401/03/03 19:53