کلبه عروسکی

11 عضو

دو رج بافتی رج اخرم بباف

1401/03/16 20:36

بافت رو روی هم بذار طوری که نقطه شروع وسط باشه بعد اون طبق دستور شروع کن کاهش دادن

1401/03/16 20:38

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

اینجوری بزارم رو هم؟

1401/03/16 20:42

حالا از همونجایی ک بافت هست شروع ب کاهش کنم؟
یا باید نخشو پاره کنم از ی جای دیگه شروع ب کاهش کنم

1401/03/16 20:43

پاسخ به

حالا از همونجایی ک بافت هست شروع ب کاهش کنم؟ یا باید نخشو پاره کنم از ی جای دیگه شروع ب کاهش کنم

نه پاره نکن از همونجایی که شروع کردی شروع کن به بافت

1401/03/16 20:48

پاسخ به

اینجوری بزارم رو هم؟

نقطه شروع بافت درست نیست باید از وسط باشه

1401/03/16 21:01

پاسخ به

نقطه شروع بافت درست نیست باید از وسط باشه

ببخشید زینب جان زیاد وقت نمیکنم بیام اینجا
خوب حالا درستش کردم چجوری ببافم چجوری از چپ و راست کاهش بدم

1401/03/17 01:13

سلام رج 4 نوشتم 4پایه کاهش/6پایه کاهش
وقتی کع نقطه شروع افتاد وسط 2پایه از یک سمت اش کاهش میدی و میبافی و میری قسمت روبروی بافت 3پایه کاهش میدی، میبافی، میری قسمت انتهای بافت و 3پایه بازم کاهش میدی که میشه 6 پایه، بازم میبافی و میرسی به قسمت روبرو و یا قسمت دیگه نقطه شروع بازم 2پایه کاهش میدی. در نتیجه هم 6پایه رو کاهش دادی هم 4 پایه

1401/03/17 07:27

پاسخ به

تصویر

زینب اون کامواهایی ک بالای کلاهشع رو چطوری درست کنم

1401/03/17 20:12

بعدش اجزای بدنشو چطوری باید وصل کنم

1401/03/17 20:12

پاسخ به

زینب اون کامواهایی ک بالای کلاهشع رو چطوری درست کنم

کاموارو چند بار دور دوتا انگشتت میپیچی بعد میبنذی و از سوراخ کلاه رد میکنی و از داخل میدوزی به کلاه

1401/03/17 21:27

پاسخ به

بعدش اجزای بدنشو چطوری باید وصل کنم

یعنی دستاشو؟ توی عکس ها فرستادم گروه

1401/03/17 21:27

پاسخ به

یعنی دستاشو؟ توی عکس ها فرستادم گروه

اره دستشو سرشو

1401/03/17 21:39

پاسخ به

کاموارو چند بار دور دوتا انگشتت میپیچی بعد میبنذی و از سوراخ کلاه رد میکنی و از داخل میدوزی به کلاه

باش عزیزک

1401/03/17 21:40

م

1401/03/17 21:40

پاسخ به

اره دستشو سرشو

دستاشو طبق عکسهایی که فرستادم وصل کن. سرشم بعد اینکه پر کردی با سوزن بدوز به بدن

1401/03/17 22:00

بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم

که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش،

اما حرفش هیچ‌وقت از یادم نمی رود، می گفت:

زندگی مثل یک کلاف کامواست،

از دستت که در برود می شود کلاف سردر گم،

گره می خورد، می پیچد به هم، گره گره می شود،

بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی،

زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر می شود، کورتر می شود،

یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید،

یک گره ی ظریف کوچک زد، بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد،

محو کرد، یک جوری که معلوم نشود،

یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند،

همان کینه های چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید،

زندگی به بندی بند است به نام "حرمت "

که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است...



"بانو سیمین بهبهانی"

1401/03/17 23:38

??

1401/03/17 23:42

?

1401/03/17 23:43

پاسخ به

??

???

1401/03/18 06:41

پاسخ به

?

???

1401/03/18 06:41

سلام خانومای عزیز
خسته نباشین. دیروز گفتم از امروز شروع به بافت عروسک خرس میکنیم ولی به خاطر سردرد زیاد اصلا نمیتونم شرمندم. ایشالاه اگه سردردم خوب شد از فردا شروع خواهیم کرد. خیلی خیلی شرمندم❤❤

1401/03/18 16:17

زینب بانو شما بچه هم دارید

1401/03/18 17:33

پاسخ به

زینب بانو شما بچه هم دارید

نه بابا من تازه نامزد کردم

1401/03/18 20:32

بسم رب العشق
و هو العشق

1401/03/19 10:28