پاسخ به

شوهرم و کاراش

ای بابا همیشه ی سر قضیه شوهران

داشتم ب هانا میگفتم

خودم خیلی حرص میخورما ولی ب تو میگم نخور تموم میشه

پاسخ به

خو گفتم چای داغ ریخت رو سرم

اها بخاطر اون یادم اومد

شاید خاسه شوخی کنه فک نمیکرده اونقد داغ باشه

پاسخ به

بعد گفتم اگ دوستم داشتی نمی ریختی

چی گف

پاسخ به

نه گف شوخی نبود هشدار بود

عه؟ هشدار ب چی؟

ج میدونم

چ شوهرای قاطی داریم ما چش بازارو کور کردیم با این شوهر پیدا کردنمون?

پاسخ به

بعد بهش گفتم از قضیه مشهد هم ناراحتم

حالا همه ناراحتیا جم شده بود یهو گفتی

پاسخ به

چرا میخوای خانوادت ببری منو نمی بری

گف ک شوخی کرده بعدم شوهرمنم یهو ی چیزایی جلو خانوادش بار من میکنه

پاسخ به

گف اولیت اوناس

?بگو ببخشیدا پ زن گرفتنت چی بود اولیت باید زنت باشه

پاسخ به

هی میگفت خانوادم مهم ترن اولیت اونان

بگو این حرفت واقعا زشته ک چی من خانوادمو ببرم تو نیا بعد تو و خانوادتو میبرم؟ نمیشه خودتون دوتایی برین مشهد؟

عه عجبا مگه زندگی جدا از اونا ندارین بگو ب خانواده شوهرت ک دیگه پسرتون ازتون جدا شده زنو زندگی داره باید ببره مسافرت

ی ماه عسلو منت میزارین

پاسخ به

کجا رفتین

جون من اینجام

پدرشوهر نداری؟

فک کنم خیلی ب بچه شون وابستن

دارم پدر شوهرم کاری نداره

خونمون جداس طبقه بالا شون

پاسخ به

دارم پدر شوهرم کاری نداره

پیرن ک نمیتونن تنها برن سفر؟

ولی خو همیشه پیششونه

پاسخ به

ولی خو همیشه پیششونه

اره دیگه تو ی ساختمون انگار پیش همین همش

نه بابا ماشین خودشون برا شوهرم خریدن مادر انگار دربست گرفته شوهرمو

اینجوری خیلی حرف پیش میاد