خانومای با انگیزه و شاد ۱

23 عضو

یه وقت مثلا خدایی نکرده غصه نخورین فکر کنین شما فقط اینجوری شدین یا زندگیتون سرد شده یا ...
معمولا پیش میاد واسه اکثر زن و شوهرها
راهش هم تازه کردن روابط و اون عشق قدیمی دوران نامزدیه

1401/10/18 23:40

حالا هر *** با ترفند خودش

1401/10/18 23:41

بعله بعله?
همون لحظات کنار هم بودن رو قشنگ کنید و وقتای دوری محبتتونو نشون بدین .
مثلا یکی همسرش صبح تاشب سرکاره یه لقمه میگیره واسش میذاره
یه شکلاتی چیزی
حالشو میپرسه
یا ...

1401/10/19 07:47

سلام
چه گروه خلوتی دارید هدی خانم?

1401/10/19 10:38

سلام عزیزم جو اینجا دوستانه اس و گهگاهی با هم معاشرت داریم .
اگه دنبال گروه شلوغ هستید اینجا بدردتون نمیخوره .

1401/10/19 10:52

یعنی موضوعات مختلف رو گاهی صحبت میکنیم

1401/10/19 10:52

بیشتر کیفی هست تا کمّی

1401/10/19 10:53

نه گروه شلوغ منظورم نیست
فکر کردم روزانه تبادل دارید و برنامه روزانه

1401/10/19 10:57

آخه زندگی رو آشفته کردم
حس و حال نظم دادن بهش هم ندارم

1401/10/19 10:58

گفتم شاید گروهی انگیزه بگیرم حداقل

1401/10/19 10:58

برنامه رو تو بلاگ میذاریم گلم

1401/10/19 11:00

پس اینجا چیزی روزانه ندارید?

1401/10/19 11:01

نه عزیزم
اینجا همونطور که بالاتر گفتم بیشتر معاشرتای دوستانه و بحث و گفت و گو

1401/10/19 11:30

سلام این نظرسنجی مربوط به بلاگمونه (بانوی باکلاس منظم و پرانرژی) و ساخته شده تا اعضا جهت بهبود بلاگ نظر بدن ? هم بلاگیهای قشنگم میتونید دو گزینه رو انتخاب کنید .
پیشاپیش ممنونم بابت وقتی که میذارید ?


برای مشاهده پاسخ های این پرسش به لینک زیر مراجعه کنید:
"لینک قابل نمایش نیست"s/qa?q=952860

1401/10/19 11:53

سلام مبحث جاری جالب بود من فکرم یکم بچگانه بود من خیلی زود ناراحت میشم....?

1401/10/19 19:53

?

1401/10/19 19:53

خیلی زود رنجم و دوستش ندارم

1401/10/19 19:53

بحث جالبی بود خوشم اومد

1401/10/19 19:54

سلام عزیزم برای ارامش خودت هم که شده باید خودتو رشد بدی

1401/10/19 19:54

الان میشه در مورد یه مورد بگم؟

1401/10/19 19:54

اره چرا که نه
چیزی بلد باشیم کمکت میکنیم

1401/10/19 19:55

پاسخ به

بحث جالبی بود خوشم اومد

چه خبرا خوبی خانووم؟

1401/10/19 19:55

از اونایی بودم که قبلا خیلی حساس بودم. البته اینو بگم اوایل اصلا حساس نبودما کم کم مهم شد برام. چون شوهرم با جاریم همسنن و مثل خواهر برادر بودن و حالا یکم صمیمی. سعی می‌کرد به من بفهمونه که شوهرم بهش زیادتر از من اهمیت میده. تو جمع با من حرف نمیزد فقط با همسرم صحبت می‌کرد و می‌خندید. به بعضی افراد گفتم حس میکنم چنین منظوری داره و اونا هم تایید کردن. اول دعوا میکردم. ناراحت میشدم. نتیجه اش بی اهمیتی شوهرم بود و حتی بیشتر رفت طرف جاریم.با مشاور حرف زدم و راهنماییم کرد.
کم کم با مهربونی رفتم جلو. انقد برنامه چیدم که نشه زود به زود بریم خونشون. از حد مجاز ارتباط با نامحرم گفتم. جوری که ناراحت نشه. خیلی آروم بهش حسمو گفتم که بدونه. و محبتمو بیشتر کردم. خدا هم کمکم کرد از اون شهر اسباب کشی کردیم یجای دیگه. الان خیلی بهتر شده. و سالی 3 4 بار بیشتر همو نمی‌بینیم. خداروشکر.
برای هرکارب از خدا کمک بخواید. قرآن بخونید و حدیث کسا که فوق العاده حاجت میده

1401/10/19 20:00

الان مادر شوهرم 4 تا بچه داره 3 تا پسر و یک دختر ، من روی بحث فرق گذاشتن خیلی حساس شدم با شوهرم هم زیاد بحث میکنم ، الان برادر شوهر کوچیکم مجرده ، ما همه کار عروسیم و خودمون انجام دادیم الان مادرش برای این پسر همه کار میکنه الان رفته براش تی وی و لباس شویی خریده چون در تدارک عروس گرفتن هستن ، به شوهرم گفتم ببین چه کار داره براش میکنه شوهرم هم میدونه و ناراحت میشه ولی چیزی نمیگه تا چیزی هم میگه ، مادرش میگه این حساسه و بچه است و از این حرفا من میگم تو برای این پسرت کاری نکردی این با اون چه فرقی داره با این که شوهر من خیلی کمکشون میکنه ولی اون نه با این که کار میکنه تازه پول هم از مامانش میگیره ....این برای سواله آیا من اشتباه میکنم که اون داره فرق میذاره یا نه ؟؟؟

1401/10/19 20:00

پاسخ به

چه خبرا خوبی خانووم؟

الحمدلله خوبم شما چطوری؟؟
هی میومدم ایتا تو کانال دنبال راه ارتباطی میگشتم که پیام بدمت پیدا نمیکردم?

1401/10/19 20:01