هدی جون مطلب نمیذاری

؟؟؟؟

ارسال شده از

سلام خانومای گل ☺ من میخوام براتون یه جریانی رو بگم در مورد جاری?? جهت خنده??
من بعد از زایمانم حالم اصلا خوب نبود چون اورژانسی سزارین شدم و تمام درد طبیعی رو کشیدم و اصلا نمیتونستم تحرکی داشته باشم . خلاصه بگم موقعی که من زایمان کردم کل خونه ما پر بود از آدم مادرشوهرم ، خواهر شوهرم ، دوتا جاریام ، مادر بزرگ همسرم و مادر خودم و ما بین مهمان هم برامون میومد و میرفت?. من وقتی زایمان کردم همسرم بشدت دستش خالی بود و کلی هم خرج های سنگین رو دستمون داشتیم خلاصه کل این مهمان ها تا سه روز خونه ما بودن باحالی که خونه جاری بزگم نزدیک خونه ما بود یعنی با پیاده هم میشد رفت اما اونا هم این سه روز شب و روز خونه ما بودن و من تو اتاق با پسرم استراحت میکردیم و مامان من میپخت و میشست و میزاشت و جم میکرد خلاصه مامانم گفت چون فامیل شوهرت اینجا هستن دیگه من نباشم بهتره و یه چند روزی رفت که بعد بیاد و این مدتم همسرم به مادرش گفت که چون خانمم نمیتونه کارو کنه تو آشپزی کن و خواهرم و زن داداشا هم ظرف بشورن و تو کار ها کمک کنید و به منم گفت که همونطور که با مادر خودت رفتار میکردی با مادر منم همون کار رو بکن ( منظورش احساس راحتی و اینکه اگه چیزی خواستم بهش بگم برام بیاره یا انجام بده) و خودش همش سرکار بود. جاری بزرگم تو این چند روز همش تیکه و کنایه میزد و من هیچ نمیگفتم. تا روز سوم وقتی همسرم از سرکار امد خونه کلی دعوا راه انداخت که زن تو نمیاد از ما پزیرایی بکنه و همش ما داریم کار میکنیم چون پسر آورده داره این کارو میکنه زن تو بلد نیست مهمان داری بکنه و وسایل تو خونتون تموم شده واز این دعوا ها همسر منم کلی ناراحت شد از دست من که چرا تو هواست نبوده به اینکه وسایل تو خونه داریم یانه منم گفتم باید مادرت بهت میگفت که وسایل تموم شده و برو بخر و کلی هم خودم و جادیم دعوامون شد در حالی که من تو بارداری اون همه کاراش رو میکردم و موقع زایمانش هم باهاش رفتم بیمارستان. تو اون جریان همه گفتن که کار جاریم بد بوده و گفتن باهاش قطع ارتباط کن اما من با حالی که خیلی زیاد ناراحت شدم از کارش اما اینکار رو نکردم چون دوست نداشتم رابطه بین دو برادر بهم بخوره بخاطر ما زن ها و هنوز که 6 ماهاز اون جریان میگذره برادر شوهرم نمیدونه و هیچ وقت هم بهش نمیگم که بخاد با جاریم بد رفتار کنه. بعد از اون جریان تا یه مدت با جاریم سر سنگین بودم که بفهمه ناراحتم اما ارتباطم رو قطع نکردم و هیچ جا هم بد گوی شو نکردم چون از این کارا هیچی نصیبم نمیشه بجز کینه و دلخوری و عصاب خورد کردن.
ببخشید سرتون رو درد آوردم ??

براتونم بگم که من از خانواده همسرم خوبی هم خیلی میبینم دیگه اگه یه چندتا بدی هم هم باشه به جای نباید بر بخوره ?
و بقول هدی جون ما نباید کار داشته باشیم ببینیم بقیه چی میگن ما باید خانومی و اصل و اصالت خودمون رو حفظ کنیم همیشه یه خانم خوب و باکلاس باشیم☺?

افرین واقعا یه خانم تمام و کمال ، از تجربیاتتون بازم بگین

سلام دخترا خوبید
حرف از جاری شد منم گفتم تعریف کنم
من سه تا جاری دارم دوتاشون یه شهردیگن فقط یکیشون همشهریم و ارتباطمون زیاده و سه تا خواهر شوهر...جاری ک پیشمه یه زن کامل و بانجابته اعتراف میکنم از خودمم بهتره وقتی میاد خونم زمین نمیشینه اگه ظرف نشسته باشه هم میشوره حتی اجاق گاز و یخچالمم تمیز میکنه خونه مادرشوهرم ک میریم بیشتراز دختراش کار میکنه خیلی زن خوبیه سه تا خواعرشوهراممم خیلی خوبن خداروشکر تو این زمینه هیچ مشکلی با خانواده شوهرندارم همیشه هم دورهم جمعیم خونه مادرشوهر...مادرشوهرمم زن خوبیه هوای دختراش بیشتر داره ولی این دیگه طبیعیه مادرخودمونم هوای خودمون بیشتردارن تا عروساشون

پاسخ به

افرین واقعا یه خانم تمام و کمال ، از تجربیاتتون بازم بگین

?????

پاسخ به

سلام دخترا خوبید حرف از جاری شد منم گفتم تعریف کنم من سه تا جاری دارم دوتاشون یه شهردیگن فقط یکیشون ...

آفرین چقدر خوب ?
پس سعی کن که توهم براشون خوب و خانم بمونی و اگه یک وقت هم مسئله ای پیش امد زود جمع خانوادگیتون رو با حرف های بی ارزش خراب نکنید ?

پاسخ به

سلام دخترا خوبید حرف از جاری شد منم گفتم تعریف کنم من سه تا جاری دارم دوتاشون یه شهردیگن فقط یکیشون ...

باریکلا چه عالی چقدر خوبید شماها ....☺☺☺تو رو خدا بیشتر تعریف کنید بذارین منم یاد بگیرم تا قبل اینجا چقدر خودم و نابود کرده بودم??

هدی جان انشالله زود خوب بشین من براتون حمد خوندم?

سلام بچه ها

ببخشید هنوز نتونستم پیاما رو بخونم

سر فرصت میام ان شاالله

سلام گلیا خوبین

سلام مادرا...
به نیت حاجتی که دارین و خیرات رفتگانتون ختم صلوات‌ . عاشورا. یس. واقعه هر کدوما خواسین میخونم
شمام لطفا اگه صدقه ایی دارین یا میتونید کمکم کنید
حتی در حد 10 هزار تومن
خدا انشاءلله خیرتون بده.

پاسخ به

براتونم بگم که من از خانواده همسرم خوبی هم خیلی میبینم دیگه اگه یه چندتا بدی هم هم باشه به جای نباید...

آفرین،خیلی تجربه خوبی بود اما میدونی مثلا خود من شاید چیزی نگم اما واقعا سخته آدم فکر میکنه *** فرض میشه?بعضیا اگه جلوشون سکوت کنی سوارت میشن حداقل درمورد اطرافیان من اینطوره آدم میمونه واقعا

پاسخ به

باریکلا چه عالی چقدر خوبید شماها ....☺☺☺تو رو خدا بیشتر تعریف کنید بذارین منم یاد بگیرم تا قبل اینجا...

?

پاسخ به

سلام گلیا خوبین

سلام عزیزم چطوری

پاسخ به

سلام گلیا خوبین

سلام خانوممممم?

چطوری؟

پاسخ به

آفرین،خیلی تجربه خوبی بود اما میدونی مثلا خود من شاید چیزی نگم اما واقعا سخته آدم فکر میکنه *** فرض...

آره حق باتویه منم دقیقا همین فکر رو میکردم اما به این نتیجه رسیدم که هر وقت هرکسی تحقیرم کرد یا تیکه انداخت یا چیزی گفت من در بجای ناراحتی و اخم و تخم خیلی آروم نگاهش میکنم و میگم اگه چیزی نمیگم فقط و فقط بخاطر تربیت و خانومی منه که دهان به دهانت نمیشم
و به طرف بحثم میگم که تو با این کارت فقط خودت رو داری زیر سوال میبری و کوچیک میکنی???



??? دیگه نمیدونم تا چه حد این کارم درست باشه ولی مطمئنم طرف رو خیلی بسوزونه???????

ولی اگر این حرف رو به مادر شوهر یا به خاوهر شوهرا بگیم که تو تربیت نداری و اگه من جوابت رو نمیدم چون خانومم ??
دیگه در برابر این حرف با نصف دیگمون رو برو میشیم چون از وسط نصف شدیم?????????

پاسخ به

ولی اگر این حرف رو به مادر شوهر یا به خاوهر شوهرا بگیم که تو تربیت نداری و اگه من جوابت رو نمیدم چون...

????????

خوب همین مهمه اینو چکار میکنید؟؟؟

من هیچی به مادر شوهرم نمیگم تا الان که دوساله ازدواج کردم فقط سه بار بحث بزرگ شد که من هیچ هیچ نگفتم بهش اصلا حرفی نمیزدم اون حرف به من میزد اما من با خونسردی میگفتم که مامان داری اشتباه فکر میکنی راجب من و بهتره که این بحث رو تمام کنی تا بینمون خراب نشه چون ما همیشه قراره پیش هم بشینیم و بلند بشیم و چشم تو چشم هم باشیم و اگه خودمون رو با این حرفا نزار تا حرمت بینمون خراب بشه