من دیشب بچه ان از خونه مادر شوهرم زد بیرون گم شده بود هرچی می گشتم پیداش نمی کردم باباش می گشت نبود یعنی داشتم می مردم نزدیک بود گریه کنم و بگردم الهی شکر یه پسره برام پیداش کرد دیشب شوهرم عصبی شد گفت بیا بریم خونه گفتم نمی ام یه نیم ساعتی دراز کشیدم گریه کردم همه فکر کردن خوابیدم
1401/05/04 14:51