#هَـــم_دِلـــی?♥️. #ارسالی_اعضا
بازم کیانام 28 سالمه
یه خاطره دیگه اینکه
از 20 سالگی که ازدواج کردم تا همین چند ماه پیش ما با خانواده همسرم یجا زندگی میکردیم یه ساختمون هست یه حال داره 3 تا خواب داره یه پذیرایی یه آشپزخونه و سرویس
یکی اتاقا من و شوهرم یکیش برادرشوهرم و زنش یکیشم پدرشوهر ومادرشوهرم اشپزخونه هم مشترک .پذیرایی هم برا مهموناست
تازه همیشه منو جاریم کارها رو تقسیم میکردیم خیلی به هم کمک میکردیم هممون باهم خوب و مهربون بودیم
اگه سخت نگیریم زندگی شدنیه ها)
خلاصه بریم سر اصل مطلب
دو سه سال بعد ازدواجم باردار شدم شوهرم وقتی دید تست بارداریم مثبت شده خیلی خوشحال شد خیلی... بعد گفت هر کاری بگی انجام میدم منم ناز میکردم گفتم منو کول کن بچرخون تو اتاق
اقا این شوهر بیچاره همینطور که میخواست منو کول کنه خم که شد بلند گفت زاااااارت ...
بله درست فهمیدید شوهرم با 30 سال سن گوزید ??? بلندم گوزید مادرش از توی حال فهمید گفت عه علی بوق زدی مادر ??? مبارکت باشع ??
یبارم
شوهرم تو حال تشسته بود
خداروشکر بقییه خونه نبودن
من خیلی گوزم میومد چون دستشویی تو حیاط بود راهی نداشتم رفتم تو حموم که یعنی کسی نفهمه
چنان گوزیدم زااااارت ....?
این برخورد کرد به کاشی های حموم صداش چند برابر شد ???
خودمم تعجب کردم ولی نشستم تو حموم میخندیدم
حالا اومدم بیرون شوهرم میخندید میگفت کیا خودت بودی ؟؟؟?????
خاک تو سرت بیا ببینمت پاره نشده باشی ?? حموم سالمه ؟ ریزش نکرده باشه ??
از شانس من?
1402/06/26 14:30