پاسخ به ای ?
تاسوعا بود خ مامان بزرگم بودیم برگشت گف ب شوهرت بگو خونه بزنه ب نامت ی وقت چیزی شد پشتوانه داشته باشی بعد حرف این شد ک بچگیام ساکت بودم گف ساکتی ک شوهرت هرکار دلش میخواد میکنه اون موقع جواب ندادم بعدش رفتم خونمون بهش ویس دادم چیزی از شوهرم دیدی یا شنیدی بهم بگو من میخوام ب شوهرم بگم گفتم اول از خودت بپرسم ببینم چی ب چیه جواب داد نبخدا چیزی ندیدم همینجوری گفتم ب شوهرمم میگم همیشه من ساکتم تو صدامو درمیاری وگرنه من تو و شوهرتو دوس دارم
گفتم خوشحال میشی من طلاق بگیرم مشکلی تو زندگیم داشته باشم ؟هول شد دیگه چیزی نگف حالا ازم ناراحته ک جواب اشو دادم منم گفتم ب عنم ک ناراحته مهم نیس برام میخواس نگه
1401/06/15 20:39