باورت نمیشه از راه رفتم خونه مادرشو جارو زدم ظرفاشو شستم حیاطو جارو زدم شامم درس کردم اخرم باچشم گریون و شکم گشنه ازخونش زدم بیرون الان میرم خونش ولی ی لیوانم جا ب جا نمیکنم این همه کار کردم ب کجا رسیدم جز این همه بی احترامی ک دیدم من مث مادرخودم دوسش داشتم ولی زمان ک میگذره ادما لیاقت خودشونو ثابت میکنن
1402/12/16 01:35