12 عضو
چرا
لج و لجبازی جریانه همچیز ش طولانی
امان از لجبازی
شوهر من راصي اول به ازدواجشون نبود
بعد سختگیری میکرد آجیم یعنی میگفت دو خواهر تو یک شهر باشن پیش هم
دعوا شد
قایمکی خواستگاری بدون ما عقد بعد اشتي کردیم با کلی مشکلات منم باردار چقدر گریه و زجر کشیدم بعد من تو بیمارستان مراسم ازدواج گرفتن
آخی
خوشبخت بشن الهی
انشاالله 5 سالم میشه نمیزاره بیاد منزل من منم شهرستان هستن باجناقا قهر 6 سال و خورده نمیتونم برم
الان با هم در ارتباطین
فقط با آجیم منزل بابام
همو میبینیم
من بزرگتر شوهر اجیمم چند با ر فوش و حرفا بد دخترم از پله ها افتاد دوسال و خوردش بود نذاشت بیاد پیشش
انم خوبه لااقل هم میبنین
آره هم شکر
وقتی شهر اون نی من میرم
شوهر
اها خوبه خواهر داشتن خیلی خوبه
نه اینجور همچی بدلم موند تنها بودم اینقدر قصه نداشتم
همکاری در حقمون کرد مامانم سکته داد
شکر همه از این گرفتاریها دارم
منو و شوهرم رو ناسزا گفت چندین بار
ای خدا
ناسزا واسه کی میره ب نظر من دنبال حرف نرو
چند بار بخشیدم گذشتم بدتر کرد احترام نگه نمیداره شوهرم گفت اون بود نباید بری ذات ندارخ
پیام
اینجا محلی برای تبادل نظر مادران و اقدامی های دهه ی شصتی ست امیدوارم بتونیم از نظرات همدیگه بهره ی کافی رو ببریم.موفق باشید.
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد