دهه ی شصتی ها

12 عضو

پاسخ به

چرا

لج و لجبازی جریانه همچیز ش طولانی

1401/06/28 23:32

امان از لجبازی

1401/06/28 23:33

شوهر من راصي اول به ازدواجشون نبود

1401/06/28 23:33

بعد سختگیری می‌کرد آجیم یعنی میگفت دو خواهر تو یک شهر باشن پیش هم

1401/06/28 23:33

دعوا شد

1401/06/28 23:33

قایمکی خواستگاری بدون ما عقد بعد اشتي کردیم با کلی مشکلات منم باردار چقدر گریه و زجر کشیدم بعد من تو بیمارستان مراسم ازدواج گرفتن

1401/06/28 23:34

آخی

1401/06/28 23:35

خوشبخت بشن الهی

1401/06/28 23:35

پاسخ به

خوشبخت بشن الهی

انشاالله 5 سالم میشه نمیزاره بیاد منزل من منم شهرستان هستن باجناقا قهر 6 سال و خورده نمیتونم برم

1401/06/28 23:36

الان با هم در ارتباطین

1401/06/28 23:36

پاسخ به

الان با هم در ارتباطین

فقط با آجیم منزل بابام

1401/06/28 23:36

همو میبینیم

1401/06/28 23:36

من بزرگتر شوهر اجیمم چند با ر فوش و حرفا بد دخترم از پله ها افتاد دوسال و خوردش بود نذاشت بیاد پیشش

1401/06/28 23:37

پاسخ به

فقط با آجیم منزل بابام

انم خوبه لااقل هم میبنین

1401/06/28 23:37

پاسخ به

انم خوبه لااقل هم میبنین

آره هم شکر

1401/06/28 23:38

وقتی شهر اون نی من میرم

1401/06/28 23:38

شوهر

1401/06/28 23:38

اها خوبه خواهر داشتن خیلی خوبه

1401/06/28 23:38

پاسخ به

اها خوبه خواهر داشتن خیلی خوبه

نه اینجور همچی بدلم موند تنها بودم اینقدر قصه نداشتم

1401/06/28 23:39

همکاری در حقمون کرد مامانم سکته داد

1401/06/28 23:40

شکر همه از این گرفتاریها دارم

1401/06/28 23:40

منو و شوهرم رو ناسزا گفت چندین بار

1401/06/28 23:40

پاسخ به

همکاری در حقمون کرد مامانم سکته داد

ای خدا

1401/06/28 23:40

ناسزا واسه کی میره ب نظر من دنبال حرف نرو

1401/06/28 23:41

چند بار بخشیدم گذشتم بدتر کرد احترام نگه نمیداره شوهرم گفت اون بود نباید بری ذات ندارخ

1401/06/28 23:43