انجمن گاییده شدگان

8 عضو

مابهشهر زندگی میکنیم،اسم اصلیش اشرف البلاده،شهر خواهرشاهه
خیلی امنیتیه، این پسره رحمان عموزاد توکشتی طلا گرفت مال اینجاست

1401/07/02 12:12

دیشب داشتم میرفتم بیمارستان دیدم خیلی شلوغه،همه مأمورا نوپو ریختن بیرون ،مراقبن منم لباسم گشادبود معلوم نبود حاملم اومدم رد بشم از تو جمعیت ،برقارو قطع کرده بودن،فلش گوشی روشن کردم ردبشم،حالا ماشینمم درش باز بود میخواستم برگردم،یهو دیدم دوتا دست منو بلند کرد دارن میبرن

1401/07/02 12:15

انقدر جیغ زدم،زدم،هی میگفتم بچم نمیفهمیدن،منو انداختن تو ماشین گوشیمو گرفتن دادمیزدم بچم طوری بشه جرتون میدم،بردنم امنیت

1401/07/02 12:17

تا5صبح

1401/07/02 12:17

پاسخ به

تا5صبح

هیییی عزیزممم چقدر بده بوده

1401/07/02 12:17

همه گریه میکردن،من اصلا صدامم درنیومد،فقط منتظر بودم تلفن پیداکنم

1401/07/02 12:17

پاسخ به

همه گریه میکردن،من اصلا صدامم درنیومد،فقط منتظر بودم تلفن پیداکنم

الهی عزیزدلم چقدر سخت بوده???

1401/07/02 12:18

دیگه بازجویی من شد گفتم فقط تلفن بدین ب من

1401/07/02 12:18

زنگ زدم بابام،2ساعت فاصله داریم ازهم،با برادرشوهرم،باهم اومدن اینجا

1401/07/02 12:18

پاسخ به

زنگ زدم بابام،2ساعت فاصله داریم ازهم،با برادرشوهرم،باهم اومدن اینجا

اگه من بودم میمیردم اصلا میترسم کلا برم بیروت

1401/07/02 12:19

ن

1401/07/02 12:19

بابام مدارک پزشکیمو آورد،بابام امیر بازنشسته ارتشه،برادرشوهرمم رئیس مخابراته کل استان مازندران وگیلان

1401/07/02 12:19

پاسخ به

اگه من بودم میمیردم اصلا میترسم کلا برم بیروت

من داشتم میرفتم بیمارستان تنها

1401/07/02 12:20

شوهرم ماموریته

1401/07/02 12:20

پاسخ به

من داشتم میرفتم بیمارستان تنها

کاش با یکی میرفتی یا دیگ کلا نرو یا با کسی برو اجی تنها بیرون نرو

1401/07/02 12:20

اومدن بابام و کارتشو ک دیدن ریدنننننننن

1401/07/02 12:20

پاسخ به

اومدن بابام و کارتشو ک دیدن ریدنننننننن

خوبشون شده???

1401/07/02 12:21

بابام گفت کورین نمیبینین بارداره،برادرشوهرمم گفت همین الان میبرین بیمارستان کوچیکترین مشکلی باشه باید عربی جواب بدین?

1401/07/02 12:21

خلاصه ک تاصبح درگیر بودم و هرچی دختر بامن گرفتن آوردم بیرون

1401/07/02 12:22

بابامو برادرشوهرمم شکایت کردن حالا خبرندارم چیشده،منتظرم بیان

1401/07/02 12:22

فقط اینو میخوام بگم تواین مملکت پارتی نداشته باشی مث سگ رفتارمیکنن،من دیدم دختره رو چجوری زدن

1401/07/02 12:23

من همیشه اشکم درمشکم بود دیشب نمیدونم چرا یه قطره هم نیومد

1401/07/02 12:24

اصلا من کاری نکردم فقط مسیرم بابقیه یکی بود

1401/07/02 12:26

حالا میگفتن دخترتون چرا حجابش اینجوریه چادرنداره،بابام گفت چادربپوشه من زندش نمیزارم،مثلا بدهکار بودن?

1401/07/02 12:27

خیلی باحال بود ،کاش گوشی داشتم فیلم میگرفتم

1401/07/02 12:28