19 عضو
همش گریه
میگفت بیا بشین اصلا نمیذاشت اشپزخونه برم
خونه ابجبم بودم3شب لنا 12مبخوابید 6صبح بیدار میشد اومدم خونه باز هر 3ساعت بیداره
از لباسشویی ترسیده بود چند سری چیز شستم
من فکر کردم دندونشه
لنا هم بگم سرچی گربه میکرده خنده ات میگیره ماست??? ماست میخواست اسمش یادش نمیومد بگه تا اوردم خندید اروم شدخوردخوابید بعدم همسایه بیدارش کرد
سامیار وقتی خواب باشه روشن کنم بیدار میشه میترسه گریه میکنه چون صدا میده الا بیدار باشه سرگرمش کنم چون میره خاموش روشنش میکنه
وای آره اینم هست
سامیار توجه کردم تنهاس گریه ش بیشتره وقتی دورش شلوغه زیاد گریه نمیکنه الا گشنش باشه یا اذیت بشه
ب شوهرم گفتم خواهر میخاد گفت غلط میکنه??
هر اسمی میگم مسخرم میکنه بهش میگم دختر گیرم اومد میزارم پناه میگفت اشکار? میگم فلان اسم ی چی از توش در میاره ?
?
والا ?
گقتم سامیار دوتا اسم داره خدای نکرده پسر شد دو اسمه س?
میگه پسر بشه چهار اسمه کن???
رضوان فعلا زوده به بچه مچه فکر نکن?
تو کی میخای اقدام کنی هماهنگ کن باهم یکی بشن???????
در کل میخام ? مخصوصا از وقتی دورم بچه ریزه دنیا اومده???
من شرط و شروط دارم دیگه بزا شوهرم?
واقعا مادر بیعاره ... چقدر سامیار اذیت کرد ولی یادم رفت همش
به قول معروف خرم از پل گذشته
من دلم میخاد مرد پیشنهاد بده برا بچه اما شوهرم میگه فقط سامیار
اصلا اصلا شوهرم بچه دوست نیست
پیام
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد