12 عضو
شوهرم تومحل سرکاربود اومد خونه میگه چیشد میگم هیچی یهو کبود شدو زدم پشتش هرچی داشت بالا آورد سبکشد ر...
حالیشون نمیشه ک ، فکرمیکنن خیلی همه چی دونن
دقیقا بازنمیگن برادرمون سرکاره بدبختو بکشیم اینجا ک چی بشه اومد دید بچه رو پام خوابه قاطی کرد رفت هرچی دهنش بود بارشون کرد
من رومبل نشسته بودم ب بچع شیر میذادم..ی ماهه بود....خواهرشوهرم میگه وچه رِه دِم ندیی
هوف همین حرفاشون آدمو روانی میکنه دیگه
بازخووبه شوهررت حرف بارشوون کرد
بخدا دوسه روز هی اومدن رفتن چرت گفتن ازبس توخودم میریختم دیدم شیرم کم شد شیرافزا خریدم ک بچه شیرخشکی نشه. منی ک انقدر شیر داشتم لباسم همش خیس بود. حرص ووجوش آدمو نابود میکنه
شوهرمن ک باشع حرف خواهرجونش باور میکنه
خواهر شوهرمنم گاهی قبول میکنه چون امروز سرزده اومد دید بچه خوابه و حالش خوبه. رفت نثارشون کرد وگرنه من داستان داشتم امروز
أووووو
بسازش دختر
بخدا دوسه روز هی اومدن رفتن چرت گفتن ازبس توخودم میریختم دیدم شیرم کم شد شیرافزا خریدم ک بچه شیرخشکی...
حرص نخوررر گلم
انقدر روزای خوشمونو باحرفاشون خراب کردن ک. تلخ کردن ک یه عالمه
ببین سرمنم انقد بلا اوردن
از روز اول شیرم نیومد
انقد شوک دادن
باز شکر شوهرت پشتته
کلا نزدیک بودن سخته
الان بچم شیرخشکی کلا
چجور بسازم..وقتی نفسش ب خواهره بنده
این خیلی اشتباه
هعی
اونی ک تا آخر عمر کنارش میمونه تویی نه خواهرش
نمیفهمن دگ
تو داری با تمام مشکلات زندگیت میسازی کنارش زندگی میکنی نه خواهرش
اینجوری آره باز این پشتمه یکم دلگرمیمه. چون میبینه من ن بهشون بی احترامی میکنم ن حرفی میزنم ن دخالت میکنم کاری ندارم
تو براش همه وی آماده میکنی ، لباس اتو کشیده ،غذا پخته یا هرچیز دیگ
دقیقا
پیام
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد