پوشک میکنم چون هنوز شبا جیش میکنه..بعضی شبام پوشکش خشکه خشکه

بعضی شبا زیاد جیش میکنه

بیسکویت، ویفر یا کیک.از مغازه میخرم ...خودش الان یاد گرفته در یخچال یکسره باز میکنه و میوه برمیداره.فقطم خیار برمیداره.بنظرتون ضرر نداره انقد خیار خوردن؟🤕

پسر بزرگمم عااااشق خیاره..جلوشو ول کنم روزی یه کیلو خیارو همشو نمک میزنه ومیخوره.

جالبه تو بارداری هردوتاشون خودم عاشق خیاربودم .هیچ میوه ای دوس نداشتم جز خیار😅

بچه هاتون موقع دندون دراوردن مث دندون اسیاب نصف شب بیدار میشدن و گریه میکردن؟؟

اره نیش هم همینطور بور

سلام عزیزان خوبین من پسرم سرما خورده سرفه و آبریزش داره چی بهش بدم بخوره

هر 8 ساعت 2،5 سی سی کوریزان.سیتریزین نمیدونم چقدر بود یا نیوتادین هر 12 ساعت 2،5 سی سی

سیتریزین هر 12 ساعت2.5 سیسی

من شبا ک تو خاب عمیق بودم با صدای یهویی گریه ش سکته میکردم😨

😂😂😂

دختر منکه خیلی جیش میکنه هم روز هم شب نمیدونم چون شیشه میخوره اونجوریه

اره دیگه چون شیشه میخوره..جیش میکنه...تو هم اونقدر حجم مایعات توی خواب بخوری ده بار میری دسشویی..

حالا تو خواب که ایرادی نداره..ادم پوشک میکنه تا صبح..

وایی بخدااااا روانی شدم از دست گریه هاش... 2روزه کامممل داره گریع میکنه و جیغ میکشع..حتی شب خواستم بخوبونیمش به هزار بدبختی خوابوندمش...انقدد گریع کرد..
باز ساعت 5 صبحم که بیدار شد باهمون لجبازی و جیغای سره شبی بیدار شد..خو لامصب بذار یکم مغزت سره جاش بیاد یادت بیاد که قبل خواب داشتی چقد جیغ میکشیدی...حتی صبحم بیدار شد باهمون حالت لجبازی و جیغ...که نه اب میخوره نه تو بغل اروم میشه نه هیچی قبول نمیکنه.فقد میگع بلندشو منو راه ببر

نه درسا دیگ در این حد نبود فقط چندباری وسط شب ساعت 1، 2 با جیغ فرابنفش ییدار شد و خابید

قبلا دیسک کمر داشتم خوب شدم..این چند مدت از بس پارسا اذیتم کرده و دایم سره بغلمه بخدا از کمر درد نمیتونم سر پا واستم باز اینم جیغ میکشع تمام روز و حتی موقع خواب میگه فقط من بغلت باشم و منو راه ببر..

نه این تمام روزم گریع میکنه..از دیروزع گریع ها و بهونه گیریاش شروع شده..تمام روز گریع و جیغ که منو بغل کن و اصلا رو زمین نذار

این بچه ها تا بزرگ شن بخدااا ما مادرا پیرر میشیم

شوهرم امروز میگه واقعااا خدا حق داشته گفته بهشت زیرع پای مادرانه

راستی یه چیزی...من 2 روز که پسرمو از شیر گرفتم عمه شوهرم فوت کرد و ما رفتیم مراسم عذا..بعد اونجا خیلییییی جیغ و گریه زیاد بود..پارسا انقد ترسیده بود از بغلم پایین نمیومد...
باز 2 هفته بعدش که همین4 روز پیش باشه باز پسر عمه شوهرم فوت کرد رفتیم مشهد...اونجام خیلیی صدای جیغ و گریع زیاد بود..و اونجام خیلی ترسیده بود...تمام اون دوروزی که من اونجا بودم پارسا از بغلم پایین نمیومد...انقد اذیتم کرد...

بنظرتون شاید این گریه هاش ماله ترسه...پیش کی ببرمش که ترسشو بگیره

؟

آخی احتمالا ترسیده که اینجور میکنه