جات خالی یکسری نشستم از دستشون فقط گریه میکردم?
اقام رسید اینقد مسخرم کرد، خودمو از خجالت جموجور کردم
جفتشون خودکار برداشتن کرده بودن دهنشون، نوک. خودکارو کنده بودن، کل جوهرا یکی ابی یکی مشکی ب دیوارا کمدا لباسا صورت ب همجا کشیده بودن، و جفت رفته بودن تو. کمد لباسی قایم شده بودن، ی ربی دنبالشون بودم ک باباشون اومد جفت اومدن رفتن پشت باباشون قایم شدن
1401/07/06 08:43