پاسخ به

رفتم یه نهار بیارم کوفت کنم چنان گریه کرد نهارم نخوردم

دور از جون
منم هنوز نخوردم الان روپامه
همش میگه پیشم باش

پاسخ به

رو پامه همش اصلا اینجوری نبودا

هردن بیمدل میشن اوسون

پاسخ به

دونن دختر من نیگه گدمه گوزومنن همش میگه بشین کنارم

مال منم امرور اینجوره

روپام گریه میکنه حتی باید بغل بگیرم

پاسخ به

دور از جون منم هنوز نخوردم الان روپامه همش میگه پیشم باش

افتاده رو اعصابم حس میکنم هورمونام بهم ریخته

پاسخ به

روپام گریه میکنه حتی باید بغل بگیرم

دقیقا ?

پاسخ به

افتاده رو اعصابم حس میکنم هورمونام بهم ریخته

حداقل تو بغلته یه چیزی بزار تو دهنت.منم قبلنا باید میخوابید تا یه جیزی بخورم الان همون که بغلمه یه جیزی میزارم تو دهنم لااقل اعصاب نشم

حتما میخوای پریود بشی

تخمدان هام درد میکنن

بیشتر مراقب خودت باش قیز

حتما سرما خورده شکمت

والا دیگه نمیدونم چه مرگمه حوصله هیچی رو ندارم منی که هرروز دستما میکشیدم خونه رو الان به امون خدا ول کردم

مهم سلامتیته
یکم به فکر خودت باش

همش استرس اینو دارم حامله بشم

اصلا آمادگیشو ندارم

نه بابا نمیشی

هنوز هیچی نشده استرس نده به خودت

توهم حس میکنی مادرشوهرت فرق میزاره بین نوه ها یا همش من حس میکنم؟

اونروز مادر شوهرمو پدرشوهرم اومدن

یهو دیدم بچه جاری وسطیمم آورده دو سالشه

بماند که اسباب بازی های اینو شکست پستونکش رو خورد هیچی نگفتن

با کنترل داشت میدویید سمت نازنین زینب بکوبه از کلش شانس آوردم مامانم اینجا بود تو هوا گرفتش

حمیدرضا که رفت مامانم و بابامو بدرقه کنه نازنین زینبو دادم بغلش و گفتم مامان بزار رو پات تا من آشپزخونه رو جمع کنم

یهو دیدم کبود شد دست بچه جاریمم مگس کش بالا سر این

اینم رو پاهای مادرشوهرم خواب بود